(و قال عليه السلام: نحن النمرقه الوسطى) يعنى ما اهل بيت رسوليم كه بر حد اعتدال واقعيم و متوسطيم ميان افراط و تفريط (نمرقه) در اصل لغت، بالشى است كه تكيه كنند بر او از هر دو جانب و او در ميانه باشد.و مراد اينجا اعدل شى ء است (بها يلحق التالى) به آن لاحق مى شود تالى كه عبارت است از مفرط مقصر مثل جماعتى كه تفضيل غير معصوم بر ايشان كنند.و اين امر شنيع، سنت جماتى گشته كه بغض اهل عصمت و طهارت دارند و در باديه ضلالت و مخالفت، سرگردانند.پس بر ايشان لازم است كه مراحل ضلالت را طى كنند تا به وادى حق و اهل هدايت برسند و اگر نه در باديه گمراهى، ابدالدهر بمانند (و اليها يرجع الغالى) و به سوى آن باز مى گردد غالى كنايت است از مفرط متعصب.مانند جماعتى كه غلو دارند به مرتبه اى كه ايشان را از حد بشريت بيرون مى برند و به الوهيت مى رسانند.و واجب است كه منازل غلو و مراحل افراط را قطع كنند و بازگشت نمايند به اهل حق كه در منهج صدق و مقصد وسط ثابتند و اگر نه در وادى كفر، مخلد بمانند
حکمت 107
(و قال عليه اسلام: لا يقيم امر الله) به پاى نمى دارد امر خداى تعالى را (الا من لا يصانع) مگر كسى كه مدارا و مداهنه نكند و رشوت نستاند براى ابطال حق و نام ننهد آن را عطيه (و لا يصارع) و ذلت و ضراعت پيشه نكند با غير خود يعنى تواضع و تذلل ننمايد با ظالم و مداهنه نكند به او و تقرب نجويد (و لا يتبع المطامع) و در پى نرود به محلهاى طمع ها تا در اقامت دين با قوت باشد و شوكت