حکمت 125
(و قال عليه السلام و قد رجع من صفين) آن حضرت اين موعظه را فرمود در وقتى كه بازگشت از صفين (فاشرف على القبور بظاهر الكوفه) پس مطلع گشت و ديده ور شد بر قبرهايى كه واقع بودند به ظاهر كوفه يعنى به مكانى كه مشرف بود در شهر كوفه (يا اهل الديار الموحشه) اى اهل خانه هاى وحشتناك (و المحال المقفره) و مواضع خالى شده از ساكنان خاك (و القبور المظلمه) و قبرهاى تاريك هولناك (يا اهل التربه) اى اهل خاك (يا اهل الغربه) اى اهل غربت و دورشده از محلت (يا اهل الوحده) اى اهل تنهايى و بى كسى (يا اهل الوحشه) اى اهل وحشت و ترسناك (انتم لنا فرط سابق) شما ما را پيشرويى هستيد سبقت گيرنده براى تهيه جا و مهيا ساختن مقام (و نحن لكم تبع لا حق) و ما مر شما را پيرويم در عقب درآينده به شما (اما الدور فقد سكنت) اما خانه هاى شما را پس مسكن كرده اند (و اما الازواج فقد نكحت) و اما زنان شما را پس به نكاح درآورده اند (و اما الاموال فقد قسمت) و اما مالهاى شما را پس قسمت كرده اند (هذا خبر ما عندنا) اين است خبر آنچه نزد ما است (فما خبر ما عندكم) پس چيست خبر آنچه نزد شما است؟ (ثم التفت الى اصحابه) پس التفات فرمود و نظر كرد به جانب صحابه هاى خود (فقال) پس گفت (اما لو اذن لهم) بدانيد اين اصحاب كه اگر دستورى داده مى شدند ايشان (فى الكلام) در سخن كردن (لاخبروكم) هر آينه خبر مى دادند شما را (ان خير الزاد التقوى) به درستى كه بهترين توشه در اين سفر پرخطر، تقواى مسرت اثر است