خطبه 010-حزب شيطان - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 010-حزب شيطان

اين خطبه مشتمل است بر سه اصل: اول: ذم اصحاب جمل است و رمانيدن مردم از ايشان.

دوم: تنبيه است بر فضيلت خودش.

سوم: بيم دادن ايشان است به محاربه و مقاتله.

اما اصل اول اين است كه: (الا و ان الشيطان قد جمع حزبه) آگاه باش كه شيطان جمع كرده است حزب خود را يعنى گروه خود را از براى اضلال.

(و استجلب خيله و رجله) و كشيده است سواران و پيادگان خود را در وسوسه و اغواى قوم.

و اصل دوم اين است: (و ان بصيرتى لمعى) و به يقين كه بينائى من در، دريافتن حق با من است و اصلا از من منفك نمى شود.

(ما لبست على نفسى) نپوشانيده ام بر نفس خود حق را به صورت باطل.

(و لا لبس على) و پوشانيده نشده است بر من يعنى ابليس و تابعان او بر من نپوشيده اند لباس حق را به صورت لباس باطل.

اين هر دو فقره دلالت مى كند بر پاكى سريرت و طهارت ذات بزرگوار آن حضرت و كمال عقل و تجارب و مكارم اخلاق و بسيار فطنت.

و بعضى از سلف فرموده اند كه: عاقل آنست كه كسى او را فريب نتواند داد و مسلمان آنست كه فريب ندهد كسى را.

و اصل سوم اين است كه: (و ايم الله لافرطن لهم حوضا) بدان كه لفظ ايم در اصل ايمن است كه جمع يمين است و نون را به جهت خفت انداخته اند از قبيل لم
يك.

و بعضى گفته اند كه آن اسمى است براسه كه موضوع شده است از براى قسم.

بر تقدير اول (واو) حرف قسم است معنا چنين است كه: قسم به سوگندهائى كه حق سبحانه در كلام مجيد خود متذكر شده.

و بر تقدير دوم واو حرف عطف است و معنا اينكه: به خدا سوگند كه هرآينه پر كنم از براى آن ناكسان و بدكيشان حوضى را.

(انا ماتحه) كه من آب كشنده آن باشم.

استعاره فرموده وصف افراط حوض را از براى تهيه اسباب حرب و لفظ ماتح كنايه است از تصدى آن حضرت به حرب به نفس نفيس خود يعنى: من به نفس نفيس خود به تهيه اسباب حرب مشغول شوم و درياى لشگرى بهم رسانم كه همه ايشان را در امواج شدائد آن غرق گردانم.

(لا يصدرون عنه) باز نكردند از آن حوض آنها كه آمده باشند يعنى: هر كه از ايشان به سوى بحر حرب شتابد غرق شود در آن و دست از جان بشويد و هر كه از آن درياى خونخواره نجات يابد ديگر به آن راه جنگ نپويد.

/ 651