(و قال عليه السلام: عليكم بطاعه من لا تعذرون بجهالته) بر شما باد فرمان بردن كسى كه معذور نيستيد به نادانستن شما او را مراد طاعت خدا و رسول است و ائمه حق صلوات الله عليهم.و اين بديهى است كه خلايق معذور نيستند به جاهل بودن ايشان از جهت وجوب تعلم قوانين شرعيه از ايشان.اين فقره اشارت است به قوله تعالى (اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم)
حکمت 149
(و قال عليه السلام: قد بصرتم) به تحقيق كه گردانيده شديد به راه راست (ان ابصرتم) اگر بينا شديد به ديده بصيرت (و قد هديتم) و به راه راست نموده شديد (ان اهتديتم) اگر راه راست يافتيد (و اسمعتم) و شنوانيده شديد به چيزى كه دلالت مى كند بر سبيل رشاد (ان استمعتم) اگر مستمع شديد به آن چيز پس آن به توفيق الهى و الطاف نامتناهى خواهد بود.زيرا كه او سبحانه مبصر و هادى و مسمع شما است به طريقه حقه.
حکمت 150
(و قال عليه السلام: عاتب اخاك) عتاب و ملامت كن برادر خود را بر كار بد (بالاحسان اليه) به نيكويى كردن به سوى او (و اردد شره) و بازگردان شر او را (بالانعام عليه) به نعمت دادن به او يعنى به جاى عتاب قولى و فعلى، احسان نماى به او و انعام فرماى در حق او زيرا كه احسان و انعام، انفع است در ميل دادن او به سوى خود و دفع شر نمودن از خود.