حکمت 187 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 187

(و قال عليه السلام: لم يذهب من مالك) نرفت از مال تو (ما وعظك) آنچه پند داد تو را به عبرت گرفتن به احوال سريع الزوال يعنى رفته مشمار آنچه رفت از مال تو بر طريق امتحان و ابتلاى خدا از جهت وجود منفعت او و بقاى ثمره او كه موعظه است و عبرت

حکمت 188

(و قال عليه السلام: ان هذه القلوب تمل) به درستى كه اين دلهاى آدميان كلال و ملالى مى گيرند از بسيارى اشتغال بر امور معضله (كما تمل الابدان) همچنانكه بدنها كه ملال مى يابند از استعمال صنايع عظيمه و اعمال حسنه (فابتغوا لها) پس طلب كنيد از براى خوشحالى آن دلها (طرائف الحكم) حكمتهاى خوشاينده با طراوت و كلمات مستحسنه با بشاشت تا از دام ملال و قيد كلال خلاص شويد.

حکمت 189

(و قال عليه السلام: لما سمع قول الخوارج) و فرمود آن حضرت وقتى كه شنيد گفتار خارجيان را كه (لا حكم الا لله) يعنى هيچ حكمى نيست مگر مر خدا را (كلمه حق يرادبها باطل) اين سخن حق است كه مى خواهند به آن باطل را زيرا كه حكم آن حضرت همان حكم خدا بود و به فرموده او سبحانه امام بود و ايشان منكر او بودند.

پس قول ايشان موافق فعلشان نبوده باشد.

و بيان اين تقرير در ماتقدم سمت تحرير يافت.

حکمت 190

(و قال عليه السلام: فى صفه الغوغاء) و فرمود آن امام همام عليه السلام در صفت غوغاى عوام (هم الذين اذا اجتمعوا غلبوا) ايشان آنانند كه چون گرد آيند غلبگى نمايند (و اذا تفرقوا لم يعرفوا) و چون متفرق شوند شناخته نشوند (و قيل بل قال) و بعضى گفته اند كه روايت نه آنچنان است كه مذكور شد.

بلكه اين است كه آن حضرت فرمود: (هم الذين اذا اجتمعوا ضروا) يعنى ايشان آن كسانيند كه چون اجتماع نمايند گزند رسانند (و اذا تفرقوا نفعوا) و چون پراكنده شوند به منفعت گرايند (فقيل له) پس گفتند آن حضرت را (قد علمنا مضره اجتماعهم) به تحقيق كه مى دانيم مضرت جمع شدن ايشان را (فما منفعه افتراقهم) پس چيست منفعت پراكندگى ايشان (فقال) پس در جواب فرمود كه (يرجع اصحاب المهن لى مهنتهم) بازگردند اصحاب خدمتها به خدمتهاى خود مراد صناعت است و حرفه ايشان (فينتفع الناس بهم) پس فايده مى گيرند مردمان از ايشان (كرجوع البناء الى بنائه) همچو رجوع نمودن بنا بر ساختن خود (و النساج الى منسجه) و بازگشتن بافنده به موضوع بافتن خود (و الخباز الى مخبزه) و نان پزنده به جاى نان پختن خود و غيرذلك.

/ 651