حکمت 277 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 277

(و قال عليه السلام: كل معاجل) هر شتابنده شده (يسئل الانظار) درمى خواهد مهلت دادن را به جهت فرط تقصير (و كل موجل) و هر وعده داده شده به آن (يتعلل بالتسويف) بهانه مى جويد به تاخير اين توبيخ است بر ترك عمل نسبت به معاجل و موجل

حکمت 278

(و قال عليه السلام: ما قال الناس بشى ء) نگفتند مردمان به چيزى اين كلمه را: (طوبى له) يعنى خرمى و خوشحالى از براى او است (الا و قد خبا له الدهر) مگر كه پنهان كرد از براى او روزگار غدار (يوم سوء) روز بد را كه ضرر رساند به او در آخر كار چه هر گل خرم در عقب دارد خار غم و هر نوش عيش در پى دارد نيش طيش هرگز به باغ دهر گياهى وفا نكرد هرگز ز دست چرخ خدنگى خطا نكرد خيطا روزگار به بالاى هيچ كس پيراهنى ندوخت كه آخر قبا نكرد

حکمت 279

(و قد سئل عن القدر) و به تحقيق كه پرسيده شد آن حضرت عليه السلام از سر قدر (فقال) پس فرمود كه: (طريق مظلم) يعنى قدر راهى است ظلمناك (فلا تسلكوه) پس مرويد بر آن راه تا گمراه نشويد (و بحر عميق) و دريايى است بى پايان (فلا تلجوه) پس درمياييد در او تا در بحر ضلالت غرق نشويد (و سر الله) و سرى است از اسرار خدا (فلا تتكلفوه) پس خود را در رنج ميندازيد به دانستن آن استعاره فرموده از براى قدر لفظ (طريقى) كه موصوف باشد با ظلام از جهت غموض بحث و تصرف ذهن در او، و عدم اهتداى خلق به حق از سلوك كردن در آن.

و همچنين لفظ (بحر عيمق) را استعاره نموده از براى آن به جهت دقت بحث آن و لفظ (سر الله) اشارت است به عدم اباحت خوض در آن و عدم تكلف در بحث كردن از آن.

/ 651