حکمت 334
(و قال عليه السلام: يوم العدل على الظالم اشد) روز عدل كردگار بر ستمكار نابكار سخت تر است (من يوم الجور على المظلوم) از روز ستم كردن ستمكار بر ستم رسيده دل افگارحکمت 335
(و قال عليه السلام: الاقاويل محفوظه) گفتارها نگاه داشته شده است در صحايف اعمال كقوله تعالى: (ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد) (و السرائر مبلوه) و عقايد و نيات آزموده شده است و پرسيده شده در روز قيامت و مى تواند بود كه مراد اين باشد كه اقاويل هرگاه مسموع شدند محفوظ مى گردند و متميز مى شود و خير و شر و جيد و ردى آن از يكديگر.به خلاف سراير كه متميز نمى شود حسن و قبح و خبيث وطيب آن الا به اختيار (و كل نفس بما كسبت رهينه) و هر نفسى به آنچه كسب كرد و اندوخت در گرو است و گرفتار (و الناس منقوصون) و مردمان ناقص كرده شده اند و معيوب (مدخولون) و داخل كرده شده اند در عقول ايشان علت و عيب بسيار (الا من عصم الله) مگر كسى كه نگاه داشته است او را حضرت آفريدگار (سائلهم متعنت) سوال كننده ايشان ذلت جوينده است و خطاى غير طلب كننده (و مجيبهم متكلف) و جواب دهنده ايشان رنج كشنده است در چيزى كه مطابق واقع نباشد (يكاد افضلهم رايا) نزديك باشد كه فاضل ترين ايشان به انديشه (يرده عن فضل رايه) باز دارد او را از فضل انديشه او (الرضا) خشنودى او به كارى (و السخط) و خشم او بر كارى ديگر يعنى اتيان او به جواب نهاز روى ايقان و اتقان باشد، بلكه به جهت قلت بضاعت در دانش، در غضب آيد و سعى نمايد كه مندفع شود به او خصم يا راضى گردد به هر باطل و غير واقع كه جارى شود بر زبان او (و يكاد اصلبهم عودا) و نزديك باشد كه سخت ترين ايشان به چوب درخت.يعنى استوارترين ايشان در دين (تنكاه اللحظه) تاثير كند در او و متغير سازد او را يك نگاه كردن به او به غير رضاى خدا (و تستحيله الكلمه الواحده) و از حال خود بگرداند او را يك كلمه صادر شود از سر آرزوى نفس و استهواى دنيا.