(و قال عليه السلام لبعض مخاطبيه) و فرمود آن حضرت مر بعضى از خطاب كنندگان خود را (و قد تكلم) در وقتى كه تكلم كرده بود (بلكمه يستصغر مثله) به كلامى كه حقير و خرد مى شمردند مانند اورا (عن قول مثلها) از گفتار مانند آن (لقد طرت شكيرا) هر آينه پرواز كردى در حالت فروخيت و خردى پيش از پر درآوردن (و هدرت سقبا) و آواز كردى در حالتى كه مثل بچه شتر نر بودى پيش از رسيدن به حد آواز كردن استعاره فرمود لفظ (شكير) و (سقب) را از براى آن كسى كه به اعتبار نهوض او به كلامى كه از شان او نبود مثل آن گفتن.(و قال السيد) و سيد قدس سره مى فرمايد كه: (و الشكير هيهنا اول ما ينبت) لفظ شكير كه اينجا واقع شده، چيزى است كه اول مى رويد (من ريش الطائر) از پر مرغ (قبل ان يقوى و يستحصف) پيش از آنكه قوت پيدا كند (و السقب الصغير من الابل) و (سقب) بچه اى است از شتر (و لا يهدر) و بانگ نمى كند (الا بعد ان يستفحل) مگر بعد از آنكه بگردد نر بزرگ باربردار.