حکمت 404
(و قال عليه السلام: كفاك ادبا لنفسك) بس است تو را ادب كردن مر نفس خود را (اجتناب ما تكرهه غيرك) دور شدن تو از چيزى كه مكروه مى شمردى آن را از غير خود.
حکمت 405
(و قال عليه السلام: من صبر صبر الاحرار) هر كه صبر كرد همچو صبر جماعتى كه آزاد باشند- از وساسوس و تسويلات شيطان دغا و خالص از كدورت بندگى هوى- او است صبور و به غايت شكيبا (و لا سلا سلو الاغمار) وگرنه زايل شد اندوه او همچون زايل شدن غم نادان و غافلان.
حکمت 406
(و فى خبر اخر انه عليه السلام قال) و فرموده است اين كلام را آن حضرت عليه السلام (للاشعث بن قيس) مر اشعث بن قيس را (معزيا) در حالتى كه تعزيه گوينده و به صبرفرماينده بود او را از فوت پسرش (ان صبرت صبر الاكارم) اگر صبر كنى همچو صبر بزرگواران و شايستگان، مستحسن و نيكو باشد نزد حضرت ملك منان (و الا سلوت) و اگر صبرى چنين نكنى، زايل شوى از غم و اندوه (سلو البهايم) همچو رفتن اندوه چهارپايان نزد انداختن بارگران.