حکمت 425 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 425

(و قال عليه السلام: اذكروا انقطاع اللذات) ياد كنيد بريده شدن لذتهاى بى اعتبار دنيا را (و بقاء التبعات) و باقى ماندن آثامى و عقوباتى را كه تابعند در عقبى

حکمت 426

(و قال عليه السلام: اخبر تقله) آزمايش كن مردمان را تا دشمن دارى ايشان را به سبب ظهور رذايل و قبح بواطن ايشان كه ظاهر شود از اختبار اين ضرب المثلى است از براى استلزام اختبار مردمان مر اجتناب نمودن را از ايشان به سبب ظاهر شدن قبح بواطن.

و اين امرى است به معناى اخبار كقوله تعالى: (فليمدد له الرحمن مدا) اى (مده الرحمن مدا) و غرض، ذم مردمان است در بدى معاشرت ايشان.

و اصل معنى آن است كه اختبار مى كنند مردمان يكديگر را به واسطه افعال رذيله و بواطن قبيحه كه از اختبار ظاهر مى شود دشمن مى دارند يكديگر را (و من الناس) و بعضى از مردمان (من يروى هذا الكلام) آن كسى است كه روايت مى كنند اين كلام را (عن النبى (ص)) از حضرت رسالت پناه (ص) (و مما يقوى) و آنچه قوت مى دهد (انه من كلام اميرالمومنين) آنكه اين كلام اميرالمومنين عليه السلام است (ما حكما ثعلب) چيزى است كه حكايت كرد آن را ثعلب كه راوى است از روات ثقات.

و آن اين است كه: (قال حدثنى ابن الاعرابى) گفت حديث كرد به من پسر اعرابى (قال) كه گفت: (قال المامون) گفت مامون (لو ان عليا عليه السلام قال اخبر ثقله) اگر نمى بود كه على عليه السلام فرمود (اخ
برتقله) (لقلت انا) هر آينه مى گفتم من كه (اقله تخبر) دشمن دار مردمان را تا آزمايش كنى نيك و بد ايشان را در حين عداوت.

/ 651