حکمت 441 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 441

(و قال عليه السلام: من كرمت عليه نفسه) كسى كه كريم شد و بزرگوار گشت بر او نفس او (هانت عليه شهوته) خوار شد بر او شهوت او به جهت تضاد اين دو صفت و تناقض اين دو خصلت.

چه اكرام احدهما مستلزم اهانت ديگرى است.

حکمت 442

(و قال عليه السلام: ما مزح امرء مزحه) مزاح نكرد هيچ مردى مزاح كردنى (الا مج من عقله مجه) مگر آنكه انداخت پاره اى از عقل عملى خود را انداختنى.

زيرا كه مزاح مخالف راى اصلح است و موذن است به نقصان راى كه مشعر است به نقصان عقل و ديگر آنكه مزاح آبروى مرد مى برد و مهابتش كم مى شود و به سبب آن بى عرضى عارض مى شود و موجب مذلت مى گردد و عقل مقتضى صيانت عرض است از مذلت.

پس مزاح باعث نقص عقل او باشد.

حکمت 443

(و قال عليه السلام: زهدك فى راغب فيك) بى رغبتى تو در چيزى كه رغبت كننده باشد در تو (نقصان حظ) كمى حظ است كه كثرت اخوان از تماميت حظ است به جهت اعانت ايشان در اصلاح امر معاش و معاد، پس رغبت بگردانيدن ايشان مستلزم نقصان حظ باشد (و رغبتك فى زاهد فيك) و رغبت كردن تو در چيزى كه بى رغبت است در تو (ذل نفس) خوارى نفس است و اين خود بديهى است كه راغب بودن به كسى كه رغبت گرداننده باشد، مستلزم مذلت است و خضوع

/ 651