خطبه 045-گذرگاه دنيا - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

فتح الله کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 045-گذرگاه دنيا

در اين خطبه كه ذكر رحمت و نعمت الهى مى نمايد و اظهار شكرگذارى آن، و تنفير مى فرمايد مردمان را از زينت اين جهان و ترغيب ايشان به آن جهان به اين عنوان كه: (الحمد لله غير مقنوط من رحمته) شكر و سپاس مر خداى راست در حالتى كه نوميد كرده نشده است از رحمت خود.

يعنى هيچ كس از بندگان او نوميد نيستند از رحمت بى نهايت او.

(و لا مخلو من نعمته) و خالى كرده نشده است از رحمت خود به اين معنى كه هيچ يك از خلقان او خالى نيستند از نعمت بى غايت او.

(و لا مايوس من مغفرته) و نوميد كرده نشده است از مغفرت خود.

يعنى هيچ كس نوميد نيست از آمرزش او.

(و لا مستنكف عن عبادته) و ننگ داشته شده نيست از عبادت خود.

يعنى كه هيچ كس ننگ دارنده نيست از پرستش او.

(الذى لا تبرح منه رحمه) آن خدايى كه زايل نمى شود از او هيچ رحمتى.

(و لا تفقد له نعمه) و ناياب نمى شود از او هيچ نعمتى.

پس شكر اين نعماء واجب مى باشد و سپاس اين آلاء لازم.

(و الدنيا دار منى لها الفناء) و دنيا سرايى است كه تقدير كرده شده است از براى او فناء.

(و لاهلها منها الجلاء) و از براى اهل او از آن بيرون رفتن با صد گونه رنج و عنا.

(و هى حلوه خضره) و اين دنيا شيرين است در مذا
ق و سبز و خرم در نظر اهل آفاق (و لقد عجلت للطالب) و به تحقيق كه دنيا شتابانيده شده است مر جوينده آن را يعنى به سرعت رونده است از او كه هيچ بهره اى نيست او را به غير از نوائب آن.

(و التبست بقلب الناظر) و آميخته شده است محبت آن به دل نظركننده از محبت.

(فارتحلوا منها) پس رحلت نماييد و كوچ كنيد از او.

(باحسن ما بحضرتكم من الزاد) به نيكوترين آنچه نزد شما است از توشه، يعنى اعمال صالحه.

(و لا تسالوا فيها فوق الكفاف) و سوال نكنيد در او بالاتر از آنچه كفاف باشد شما را از آن مخواهيد زياده از چيزى كه بازدارد شما را از سوال كردن از مردمان (و لا تطلبوا منها اكثر من البلاغ) و طلب نكنيد از او بيشتر از آنچه وا رسد به معيشت.

يعنى مدت حيات اين جهان.

/ 651