مردم، آنچه را كه نمى شناسند، دشمن مى دارند.
حکمت 431
زهد با همه شاخ و برگش در ميان دو كلمه از قرآن خلاصه مى شود: باشد كه بر آنچه از دست داده ايد، اندوهگين نشويد و براى آنچه بهره مى بريد، شادى نكنيد. (قرآن كريم، سوره 57، آيه 23( هر آنكه بر از دست رفته اندوهناك، و بر دستاورد شاد نشود، هر دو روى سكه زهد را بهره برد.
حکمت 432
كرسيهاى حكومتى، مردان را ميدان آزمون است.
حکمت 433
وه كه خواب شب را در شكستن تصميمهاى روز چه نقش شكننده اى است.
حکمت 434
هيچ شهرى براى زندگى تو از ديگر شهر سزاوارتر نباشد، بهترين شهرها همان است كه پذيرفتار تو باشد.
حکمت 435
چون مولا خبر شهادت مالك اشتر را شنيد، فرمود: مالك ، مالك چه بود؟ اگر به كوه يا صخره هايش همانند سازيم، بايد بگوييم كوهى سخت و قله اى تسخيرناپذير بود، كه در تسخير بلنداى آن چهارپايان را سم مى شكست و پرندگان را ياراى پرواز نبود.
حکمت 436
آن اندك كه تداومش بخشى، از آن بسيار كه از آن به ستوه آيى بسى بهتر است.
حکمت 437
هرگاه در كسى خصلت گيرايى بود، همتايانش را در انتظار باشيد.
حکمت 438
در گفت و گو با ابى فرزدق: اشتران بسيارت را چه كردى؟ حقوق الهى پراكنده شان ساخت، اى اميرمومنان! اين بهترين راه آنها بود.
حکمت 439
هر آنكه بى فقاهت به بازرگانى پردازد، در گرداب ربا درافتد.