از دست دادن دوستان، غربتى است گران!
حکمت 063
ناكامى آسان تر است از درخواست نياز از نااهلان.
حکمت 064
از دهش كم شرم مكن كه هر چه هست، محروم كردن، كمتر از آن است.
حکمت 065
آبرودارى آرايش تهيدستى است، و سپاسگذارى، زيور توانگرى.
حکمت 066
هرگاه به خواسته ات نرسيدى، بايد كه در برابر سرنوشت بى تفاوت شوى
حکمت 067
نادان را جز در حال تندروى يا كاهلى نتوان ديد.
حکمت 068
چون خرد كامل شود، سخن كاهش يابد.
حکمت 069
روزگار پوساننده اندامها، محدودكننده آرمانها، نزديك آورنده مرگها و دوركننده آرزوها است. كاميابيهايش رنج آورند و ناكاميهايش خستگى زا.
حکمت 070
كسى كه خويشتن را در جايگاه رهبرى مردم جاى دهد، مى بايد كه پيش از آموزش ديگران با آموزش خويش كار را بياغازد، و نيز مى بايد كه پيش از تاديب با زبان و گفتار با اعمال و رفتار خويش مردم را ادب آموزد و هر كه آموزگار خويشتن خويش باشد، بيش از كسى كه معلم و مربى مردمان است، ستايش و احترام را سزد.
حکمت 071
دم زدنهاى انسان، گامهايى است به سوى اجل.