ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

عبدالمجید معادیخواه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شگفتا! آيا همدمى ملاك خلافت، است، اما همدمى و خويشاوندى ملاك نيست؟ (رضى مى گويد كه شعرى بدين مضمون نيز به آن حضرت منسوب است:) گر به شورا سرورى بر مردمان را يافتى از مشيران با چه حجت روى خود برتافتى ور اميد خود به خويشى با پيمبر بسته اى ديگرى اولى و اقرب بود و خود دانسته اى

حکمت 182




واقعيت جز اين نيست كه انسان در اين جهان تخته نشان تيرهاى مرگ و دستخوش تاراج مصيبتها است با هر جرعه، قطره به ناى جستنى است و در هر لقمه ناى گرفتنى، و دست يافتن به هر نعمتى با دست شستن از ديگر نعمتى، و پيشباز هر روز عمر را پيوندى است تنگاتنگ با جدايى روزى ديگر از دوران زندگى. بدين سان، ما خود مرگ را ياوريم و جانهامان آماج بلاها است. پس چگونه مى توان به ماندن اميد داشت، در حالى كه اين روزان و شبان چيزى را شرف و برترى ندادند، جز آنكه در ويرانگرى آنچه بنيان نهادند و پراكندن آنچه را كه فراهم ساختند، خود، يورشى ديگر آوردند!

حکمت 183




اى فرزند آدم، آنچه را كه بيش از قوت خويش به دست مى آورى، جز خزانه دار ديگران نيستى!

حکمت 184




بى گمان قلبها را نيز، خواهش و گرايشى است و هم واپس گراييدنى، پس از زاويه خواستها و گرايشهايش به سراغش رويد كه با تحميل هر چيزى بر قلب، چشمه هايش فرو مى خشكد

حکمت 185




كى توانم خشم خويش را فرو نشانم ؟ آنگاه كه انتقام گرفتن را نتوانم؟ كه خواهند گفت: بهتر آنكه بشكيبى، يا به گاهى كه قدرت مى يابم؟ كه گفته شود: آن به كه بگذرى!

حکمت 186




مولا به هنگام گذر بر مزبله اى چنين فرمود: اين همان است كه بخيلان بدان بخل مى ورزيدند. (و در روايتى ديگر:) اين همان است كه ديروز موضوع رقابتتان بود.

حکمت 187




هرگاه كه از زيان مالى تجربه اى آموزى، به راستى خواسته اى از دست نداده اى

حکمت 188




اين قلبها نيز چون بدنها افسرده مى شوند، پس نشاطشان را طرفه حكمتهايى بجوييد.

حکمت 189




حضرتش چون اين سخن خوارج را شنيد كه: حكم، تنها از آن خدا است. فرمود: اين، شعار حقى است در خدمت هدفى باطل.

حکمت 190




در وصف رجالگان و اوباش فرمود: اينان از قشرى برآمده اند كه اگر همداستان شوند چيره خواهند شد، اما در پراكندگى شان ناشناس اند. (به روايتى ديگر، امام فرموده است:) ايشان در همداستانى شان زيانبارند و در پراكندگى شان سودآور. از حضرتش پرسيدند: زيان همداستانى شان را آگاهيم، اما پراكندگى شان را چه سودى است؟ پاسخ فرمود: دارندگان پيشه هاى گونه گون به كارشان باز مى گردند و مردم از كارهاشان سود مى برند، چون بازگشت سازنده به ساختمانش، بافنده به كارگاه بافندگيش و نانوا به نانواييش.

حکمت 191




/ 106