چون مستحبات به تكاليف واجب آسيب رسانند، رهاشان كنيد.
حکمت 272
هر آنكه دورى سفر را به ياد آورد، خود را آماده سازد
حکمت 273
هرگز انديشه خردمندانه را نمى توان با ديدن چشم و شناخت حسى برابر دانست چه بسا كه چشمها به صاحب خود دروغ بگويند، اما آن كه از عقل راه بجويد، عقل به او خيانت نكند.
حکمت 274
ميان شما و پند پذيرى پرده اى است از غرور و خودخواهى.
حکمت 275
نادانهاتان افزون خواه و آگاهانتان تناسانند و فردا زده.
حکمت 276
دانش، رشته توجيه بهانه جويان را گسسته است.
حکمت 277
آنان كه در فشار سپرى شدن فرصت اند همواره مهلت را خواستارند و آنان كه مهلت دارند، اميد به فردا را بهانه فرصت كشى مى كنند.
حکمت 278
نشد كه چيزى را خوش باش مردم بر سر زبانها افتد، جز اين كه روزگارش روز بدى را در نهان تدارك بيند.
حکمت 279
مفهوم قدر را از حضرتش پرسيدند، فرمود: راهى است سياه، مپوييدش، دريايى است ژرف، اندر مشويدش، و رازى خداوندى است بيهوده مكاويدش!
حکمت 280
چون خدا بنده اى را زبون خواهد، از دانش بى بهره اش كند.