امام به فرزندش- محمد حنفيه- فرمود: اى فرزند عزيز، من از فقر بر تو سخت نگرانم، پس، از آن به خداى پناه ببر چرا كه تنگدستى، دين را كاستى، خرد را هراس و خود از انگيزه هاى كينه است.
حکمت 312
سخنى در پاسخ پرسشگرى كه پرسشى پيچيده را طرح كرده است پرسشت مى بايستى به انگيزه كاوش باشد و مباد كه پرسش را بهانه آزار سازى، كه بيسواد دانش آموز، دانشمند را ماند و دانشمند بيهوده كاو، نادان مردم آزار را.
حکمت 313
مولا با راى ابن عباس همداستان نبود، گفتنش: اين حق بى گفت و گوى تو است كه رايت را با من در ميان بگذارى و من در آن مى نگرم، آنك اگر من از پذيرش راى تو سر باز زدم، بايد تو مرا فرمانبر باشى.
حکمت 314
روايت شده است كه به هنگام بازگشت حضرتش از صفين به كوفه، گذارش بر قبيله شباميين افتاد و گريه و شيون زنان را بر كشتگان صفين شنيد. در اين هنگام حرب پسر شرحبيل شبامى- كه از چهره هاى شناخته شده قوم خود بود- به پيشباز حضرت شتافت، مولا او را فرمود: آيا زنان شما- چنانكه شيونشان را مى شنوم- بر شما چيره شده اند؟ چرا از اين گريه و زارى عاجزانه بازشان نمى داريد؟ در اين هنگام حرب پياده به همراه آن حضرت- در حالى كه حضرتش سوار بر مركب بود- به راه افتاد. حضرت به او فرمود : برگرد كه چنين حركتى از چونان تويى با چون منى، زمامدار را عامل انحراف خواهد بود و مومن را موجب زبونى.
حکمت 315
در پيكار نهروان گذار مولا بر كشته هاى خوارج افتاد، فرمود: بدى ارزانيتان باد كه هر آسيبى كه ديديد از او است كه فريبتان داد. حاضران پرسيدند: اى اميرمومنان، چه كسى اينان را فريفت؟ فرمود: شيطان گمراهگر با همكارى منها كه با اصرارى بدى را فرمان مى دهند، آرزوها را ابزار فريبشان كرد، سركشى را ميدانى فراخ به آنان نمود، با وعده پشتيبانى دلگرميشان داد و سرانجام به آتششان درافكند.
حکمت 316
از نافرمانى خدا در خلوتگاهان بپرهيزيد كه در دادگاه خداوندى گواه و داور يكى است.
حکمت 317
چون خبر شهادت محمد پسر ابى بكر را دريافت كرد، فرمود: در اين فاجعه اندوه ما با شادى دشمن برابر است، جز اينكه با مرگ محمد از آنان دشمنى كاسته شد و از ما دوستى.
حکمت 318
عمرى كه در آن به پيشگاه خدا پوزشى پذيرفته آيد، شصت سال باشد.
حکمت 319
شكست خورده گناه كامياب نباشد، و آن كس كه با شر چيرگى يابد، شكست خورده واقعى باشد.
حکمت 320
خداوند سبحان ، روزى تهيدستان را در خواسته توانگران رقم زده است. پس گرسنگى هر مستمندى جز از كاميابى نامشروع توانگرى نشات نگرفته است و خداى متعال بازخواستشان خواهد كرد.