آنكه در عيب خويش ژرف بنگرد، از پرداختن به عيب ديگران باز ماند. هركس به بخشيده خدا خشنود باشد، بر آنچه از دست داده است، اندوهگين نشود. كسى كه تيغ تجاوز را صيقل دهد، خود با همان از پاى درآيد. كلنجار رونده با جريانها، خود را خسته كند. بى گدار زننده به امواج، غرق شود. گام نهنده در بدنامكده ها، آماج تهمت شود، لغزشهاى پرگوى، فزونى گيرد. تكراركننده لغزشها، شرمش اندك شود. و آنكه شرمش كم شود، پارساييش كاستى گيرد، و كسى كه پارساييش رو به كاستى نهد، قلبش فرو ميرد و قلب مرده به آتش درافتد. و كسى كه در عيوب مردم باريك بين شود و زشتشان شناسد و همان عيبها را بر خود بپسندد، تجسم حماقت باشد. قناعت خواسته اى است كه پايان نپذيرد، و هر كه از مرگ فراوان ياد كند به اندكى از دنيا خشنود باشد، و هر آنكه بداند سخن نيز از كارهاى او باشد، جز در آن موارد كه به كارش آيد، كمتر سخن گويد
حکمت 342
ستمگر را سه نشانه باشد: با سركشى به فرادستش ستم كند، با چيرگى بر فرودستانش ستم روا دارد، و گروههاى ستمكار را پشتيبانى كند.
حکمت 343
چون سختى اوج گيرد، گشايش فراچنگ آيد و چون حلقه هاى گرفتارى تنگ شود، زمان آسايش فرارسد.
حکمت 344
حضرت به يكى از اصحابش فرمود: مباد كه زن و فرزندانت بيشترين درگيرى تو را محور باشند، كه اگر زن و فرزند تو از اولياى خدا باشند، بى گمان خداوند دوستانش را تباه نپسندد، و اگر دشمن باشند تو را انديشيدن و پرداختن به دشمنان خدا چرا بايد؟
حکمت 345
بزرگترين عيب همان كه به نكوهش پردازى، آنچه را كه همانندش را در خود يابى.
حکمت 346
با تعبير: گوارايت باد رزمجويى سواركار، در حضور مولا، ولادت پسرى را به پدرش تبريك گفتند. حضرت فرمود: چنان مگوى بلكه چنين بگوى: اميد، كه بخشنده اش را سپاسگزار باشى، و اين عطيه الهى مباركت باشد، او به رشد دلپذير برسد و تو نيز از نيكى و خيرش بهره مند شوى.
حکمت 347
به يكى از دستياران كه بناى عظيمى برآورده بود، فرمود: پولها سرك كشيده اند، بى گمان اين بنا از بسيارى خواسته ات حكايت مى كند.
حکمت 348
از حضرتش پرسيدند به فرض كه كسى بر در فرو بسته خانه خويش وانهاده شود، از كجا روزيش فرامى رسد؟ بى درنگ پاسخ فرمود: از همان جا كه اجل به سراغش مى آيد!
حکمت 349
در تسليت به قوم عزيز از كف داده اى فرمود: اين نه جريانى است كه با شما آغاز شده باشد يا به شما پايان گيرد، بى گمان او هرازگاهى به سفر مى رفت، اينك در سفرش به شمار آريد، اگر او باز نگردد، بى شك شما به او فرود آييد.
حکمت 350
اى مردم، بايد خداى چنانتان از نعمت هراسان ببيند كه از نمود خشمش وحشت زده مى نماييد، زيرا كسى كه رفاه و گشايش مادى را زمينه به دام افتادن خويش نيابد، بى گمان از حادثه اى هراس آور احساس امنيت كند. در برابر، هر كه تنگدستى را نوعى آزمون نداند، بى شك زمينه آرمانى نيك را به تباهى كشاند.