حکمت 211
و فرمود: در داورى، يقين را محكوم گمان داشتن، از دادگرى نيست.حکمت 212
و فرمود: ستم كردن بر بندگان خدا، آخرت را توشه ى بديست.حکمت 213
و فرمود: از بهترين كردارهاى نيك آدمى، آنست كه از آنچه داند، خويش را به نادانى زند.حکمت 214
و فرمود: آن كه شرم بر او جامه پوشد، مردم عيبش نبينند.حکمت 215
و فرمود: به خاموشى بسيار، شكوه پديد آيد. و به دادگرى، پيوستگان فزونى گيرند، و به نيكى ورزيدن، منزلت بزرگى گيرد، و به فروتنى، نعمت، افزون گردد، و به بردبارى بر سختيها بزرگوارى پديد آيد. و به نيك رفتارى، دشمن شكست خورد. و به بردبارى بر نادان، ياوران بسيار شوند.حکمت 216
و فرمود: شگفت است كه رشكبران، از تندرستى بيخبر مانده اند.حکمت 217
و فرمود: آزمند، در بند خواريست.حکمت 218
و امام عليه السلام را از ايمان پرسيدند و فرمود: ايمان، شناختن دلست. و اعتراف كردن به زبان، و انجام به اندامهاى بدن.حکمت 219
و فرمود: آن كه در دنيا، روز خويش به اندوه آغاز كند، به تقدير ايزدى خشم آورده است. و آنكه روز خود، به گله از رنج فرود آمده بر خويش آغاز كند، از پروردگار خود، گله مندست. و آن كه بر مالدارى در آيد و او را به سبب مالش فروتنى كند، يك سوم از دين خويش بدهد، و آن كه قرآن خواند و پس از مرگ به دوزخ رود، از آنانست، كه آيات خدا را به ريشخند گرفته است. و آن كه دلش به دوستى دنيا فريفته شود، از دنيا، به سه چيز درماند: اندوهى كه از او دور نشود، آزى كه او را رها نكند، و آرزويى كه بدان، دست نيابد.حکمت 220
و فرمود: سرورى را قناعت بسنده است و نيكخويى، نعمتيست فرا گيرد.حکمت 221
و امام عليه السلام را از سخن خداى تعالى پرسيدند كه: »بنده ى نيكوكار را زندگى نيكودهيم« بخشي از آيه ي نود و هفتم، از سوره ي نحل. فرمود: آن، قناعت است.