حکمت 326 - ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

عزیزالله کاسب

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حکمت 326

و فرمود: توانگرى بزرگ، بى نيازى از داشته هاى مردم است.

حکمت 327

و فرمود: آن كه از او چيزى خواسته شود، آزادست (كه بدهد، يا ندهد) تا آنگاه كه وعده دهد.

حکمت 328

و فرمود: اگر بنده، پايان عمر و جاى بازگشت خويش مى ديد، آرزو و فريب آن را دشمن مى داشت.

حکمت 329

و فرمود: مال هر كس را دو شريك هست. ميراث بر و رويدادها.

حکمت 330

و فرمود: آن كه ديگران را به خدا خواند و خويش كردار نيك نورزد، چون تيراندازيست، كه از كمان بى زه، تير افكند.

حکمت 331

و فرمود: دانش دو گونه است. يكى آن كه با جان درآميزد، و ديگرى آن كه از گوش گذرد. و آن كه از گوش گذرد، گر با جان نياميزد، بهره ندهد.

حکمت 332

و فرمود: انديشه ى راست، با بخت همراه است، به روى آوردنش، روى آرد و به برگشتنش، بازگردد.

حکمت 333

و فرمود: پاكدامنى، زيور نيازمنديست، و سپاس، زيور بى نيازى.

حکمت 334

و فرمود: روزى كه داد بر ستمگر رود، بسى سختتر از آن روزست كه بر ستمديده ستم رود.

حکمت 335

گفته ها نگهداشته شده، و رازها از پرده به در افتاده. و (»هر كس، بدانچه ورزيده، گرفتار آمده.«)، قرآن كريم: س 74 آ 38. پرسنده شان نكوهشگرست، و پاسخ دهنده شان، به دشوارى در افتاده، بهترين انديشنده شان را شايد كه خرسندى، يا خشم، از برترى انديشه باز دارد، و استوارترينشان، باشد كه به گوشه ى چشمى و يا واژه اى، دگرگون شود.

حکمت 336

و فرمود: اى گروه هاى مردم! از خشم خدا بپرهيزيد! چه بسا آرزومندى كه به آرزويش نرسد! و بناگرى كه در ساخته ى خويش ننشيند، و گردآورنده اى كه به زودى رها كند، و شايد كه به باطل گرد آورده و كسى را از حقى باز داشته باشد! حرامى به او رسيده و بار گناهانش به دوشش افتاده، با درد و دريغ، به پيشگاه خداى خويش مى رود. »به دنيا و آخرت، زيانكارست، و زيانش، زيانيست، آشكار.« قرآن كريم-بخشي از آيه ي يازدهم، از سوره ي حج.

حکمت 337

و فرمود: پاكدامنى، دست نيافتن به گناه است.

حکمت 338

و فرمود: آب رويت، بسته است. درخواست، آن را مى چكاند. بنگر! كه آن را پيش كه مى ريزى؟

حکمت 339

و فرمود: ستايش، بيش از آن كه بايد، چاپلوسيست. و كمتر از آن كه شايد، ناتوانى در سخنورى، يا رشكبريست.

حکمت 340

و فرمود: سخت ترين گناهان، آنست، كه صاحبش آن را خرد پندارد.

حکمت 341

و فرمود: آن كه به عيب خويش نگرد، از نگريستن به عيب ديگران باز ماند. و آن كه به روزى خدا خرسند بود، از آنچه درباخته است، غمگين نبود، و آن كه به ستم شمشير كشد، بدان كشته شود. و آن كه در كارها به رنج درماند، تباه شود. و آن كه خويش به گرداب دراندازد، غرق شود. و آن كه خويش به جاى بدنام درآرد، به تهمتش گيرند. و آن كه بسيار گويد، لغزشش بسيار بود، و آن كه بسيار بلغزد، شرمش كم شود. و آن كه شرمش كم شود، پرهيزگاريش اندك شود، و آن كه پرهيزگاريش كم شود، دلش ميرد. و آن كه دلش ميرد، به دوزخ درآيد. و آن كه در عيبهاى مردم نگرد، و آن را ناخوش دارد، آنگاه، آن را بر خويش پسندد، بى شك نادان است. و قناعت، ثروتى ست، كه پايان نگيرد. و آن كه

مرگ را بسيار ياد كند، از دنيا به اندكى خرسند شود. و آن كه داند، كه گفتارش، انگيخته از كردار اوست، سخنش كم شود، جز آنچه او را به كار آيد.

حکمت 342

و فرمود: مرد ستمكار را سه نشانه است: به نافرمانى، بر آن كه فراتر از اوست ستم كند، بر زيردست خويش، به چيرگى ستم ورزد، و ستمگران را يارى دهد.

حکمت 343

و فرمود: سختى، چون به نهايت رسد، گشايش پديد آيد، و چون حلقه هاى گرفتارى تنگ شوند، آسايش فرا رسد.

حکمت 344

و به يكى از يارانش فرمود: بيشترين كارت را به خانواده و فرزندت اختصاص مده! كه گر خانواده و فرزندت، از دوستان خدا باشند، خدا، دوستان خويش را تباه نسازد. و گر دشمنان خدا بوند، مباد! كه همت و كار خويش، در كار دشمنان خدا كنى.

حکمت 345

و فرمود: بزرگترين عيب آنست، كه ديگرى را به عيبى كه خويش دارى، نكوهش كنى.

حکمت 346

در پيشگاه امام، مردى، مردى ديگر را به فرزند پسر، شادباش گفت: فرزندى اسب سوار، بر تو گوارا باد! و امام عليه السلام فرمود: چنين مگوى! و بگوى: خداى بخشنده را سپاسگزار بوده اى. و ترا مبارك باد! بدانچه بخشنده شده. او به رشد و كمال رسد! و از نيكوييهايش برخوردار شوى!

حکمت 347

يكى از كارگزارانش بنايى بزرگ ساخت. پس، او را فرمود: درهمها، سرهاشان آشكار كردند. سازندگى، بيانگر بى نيازيست.

/ 97