و فرمود: چشم، چو بنديست بر نشستنگاه.چون خواب به چشم آيد، بند از آن باز شود.رضى گفت: و اين، از استعاره هاى شگفت انگيزست، چنان كه نشستنگاه را به ظرف، و چشم را به بند تشبيه كرده است، و چون، بند رها شود، ظرف به حال خويش نماند و مشهورتر و آشكارتر آنست، كه اين سخن، از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است. و گروهى، آن را از اميرمومنان روايت كرده اند. و اين را »مبرد« در كتاب »المقتضب« در باب »اللفظ بالحروف« روايت كرده است. و ما، از اين استعاره، در كتاب خويش، به نام »مجازات الاثار النبويه«، ياد كرده ايم.
حکمت 459
امام عليه السلام در سخنى از خويش فرموده است: فرمانروايى، بر آنان فرمانروايى كرد.عمر خطاب، به فرمانروايي رسيد. و بر پاداشت و ايستادگى كرد، تا دين، پايدار شد.
حکمت 460
و فرمود: روزگارى بس گزنده، مردم را فرا رسد. كه در آن، توانگر، با آنچه به دست دارد، بگزد.به مال خويش، بخل مي ورزند. و بدان كار، بر او فرمان نرفته است. پاك خداى گفت: »نيكى خدا را در ميان خويش، از ياد مبريد!« بخشي از آيه ي سي و هفتم، از سوره ي بقره. در آن روزگار، بدكاران، گردن افرازند و نيكان، خوار شوند. و با درماندگان داد و ستد كنند، و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم داد و ستد با درماندگان را منع كرده است.
حکمت 461
و فرمود: دو كس درباره ى من تباه شوند. دوستى كه به دوستى تند پويد، و دروغ سازى كه به من، دروغ بندد.رضى گفت: اين، چون گفته ى امام عليه السلام است كه فرمود: دو كس درباره ى من، تباه شوند: دوستدار از حد درگذرنده و كينه ورز بيهوده گوى.
حکمت 462
امام عليه السلام را از توحيد و عدل پرسيدند، و فرمود:توحيد، آنست كه: خدا را به گمان در نيارى، و عدل آنست كه او را متهم ندارى.
حکمت 463
و مكرر شماره ى 182.
حکمت 464
در دعاى باران فرمود: خدايا! ما را آب ده! به ابر رام شده، نه ابر سخت.رضى گفت: و اين، سخنيست، با فصاحتى شگفت انگيز. و آن، اينست كه ابرهاى رعدزا و برقدار و بادناك و پرصاعقه را به شترهاى سركش همانند كرده است، كه با بارهاشان، برمى جهند، و سوارانشان را از جاى مى جهانند، و ابرهاى خالى از اين چيزهاى ترس آور را به شتران رام همانند كرده است، كه به آرامى، شيرشان را مى دوشند، و به رامى، بر پشتشان مى نشينند.
حکمت 465
و امام عليه السلام را گفتند: اگر موى سپيد ريش خويش را (به رنگ) دگرگون مى كردى، اى اميرمومنان! و فرمود: خضاب زينت است، و ما، گروهى مصيبت زده ايم (منظورش درگذشت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بود).