خطبه 133-ذكر عظمت پروردگار - ترجمه نهج البلاغه نسخه متني

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متني

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 133-ذكر عظمت پروردگار

عظمت پروردگار دنيا و آخرت، خدا را فرمانبردار است، و سررشته هر دو به دست او است، آسمانها و زمينها كليدهاى خويش را به او سپردند، و درختان شاداب و سرسبز، صبحگاهان و شامگاهان در برابر خدا سجده مى كنند، و از شاخه هاى درختان نور سرخ رنگى شعله ورشده، به فرمان او ميوه هاى رسيده را به انسانها تقديم مى دارند.

ويژگيهاى قرآن. كتاب خدا قرآن در ميان شما سخنگويى است كه هيچگاه زبانش از حق گويى كند و خسته نشده، و همواره گوياست، خانه اى است كه ستونهاى آن هرگز فرو نمى ريزد، و صاحب عزتى است كه يارانش هرگز شكست ندارند.

ويژگيهاى پيامبر (ص) خدا پيامبر (ص) را پس از يك دوران طولانى كه ديگر پيامبران نبودند، فرستاد، و زمانى كه ميان طرفدارن مذاهب گوناگون نزاع درگرفته و راه اختلاف مى پيمودند، پس او را در پى پيامبران فرستاد، و وحى را با فرستادن پيامبر (ص) ختم فرمود، پس پيامبر (ص) با تمام مخالفانى كه به حق پشت كردند، و از آن منحرف گشتند به مبارزه پرداخت.

روش برخورد با دنيا و همانا دنيا نهايت ديدگاه كوردلان است، كه آن سوى دنيا را نمى نگرند، اما انسان آگاه، نگاهش از دنيا عبور كرده از پس آن سراى جاويدان آخرت را مى بيند، پس انسان آگاه به دنيا دل نمى بندد و انسان كوردل تمام توجه اش دنياست، بينا از دنيا زاد و توشه برگيرد و نابينا براى دنيا توشه فراهم مى كند.

اندرزهاى جاودانه آگاه باشيد، در دنيا چيزى نيست مگر آنكه صاحبش به زودى از آن سير و از داشتن آن دلگير مى شود، جز ادامه زندگى، زيرا در مرگ آسايشى نمى نگرند، حيات و زندگى چونان حكمت و دانش است كه حيات دل مرده، و بينايى چشمهاى نابيناست و مايه شنوايى براى گوشهاى كر، آبى گوارا براى تشنگان مى باشد كه همه در آن سالم و بى نيازند. ويژگيهاى قرآن اين قرآن است كه با آن مى توانيد راه حق را بنگريد، و با آن سخن گوييد، و به وسيله آن بشنويد، بعضى از قرآن از بعضى ديگر سخن مى گويد، و برخى بر برخى ديگر گواهى مى دهد، در شناساندن خدا اختلافى نداشته، و كسى را كه همراهش شد از خدا جدا نمى سازد.

علل سقوط مردم مردم! گويا به خيانت و كينه ورزى اتفاق داريد، و در رفتار رياكارانه، گياهان روييده از سرگين را مى مانيد، در دوستى با آرزوها به وحدت رسيديد، و در جمع آورى ثروت به دشمنى پرداختيد شيطان شما را در سرگردانى افكنده و غرور شما را به هلاكت مى كشاند براى خود و شما از خدا يارى مى طلبم.

/ 384