ترجمه نهج البلاغه نسخه متني

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متني

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه مترجم


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام آن كه على عليه السّلام را به جهانيان عطا فرمود از سال 400 هجرى كه سيّد رضى قدّس سرّه با فكرى نورانى و با اهدافى والا، به جمع آورى برخى از آثار علمى حضرت امير المؤمنين على عليه السّلام همّت گماشت و نهج البلاغه را تدوين كرد كه عطر وجودى آن جان و جهان را شاداب نمود، تاكنون، ترجمه هاى گوناگونى به زبان فارسى تحقّق پذيرفته و هر يك از مترجمان با اهداف و انگيزه هاى متفاوتى به اقيانوس هميشه موّاج علوم علوى نگريسته اند.
اوّل- انگيزه هاى ترجمه
با شناسايى و جمع آورى 30 ترجمه كامل از نهج البلاغه، از قرن پنجم (به تصحيح عزيز اللّه جوينى) تا روزگار نورانى انقلاب اسلامى ايران، و برّرسى اهداف و شيوه ها و قابليّت هاى نهفته در آن و با توجّه به ضرورت مطرح كردن مفاهيم نهج البلاغه از نظر كاربردى در مجامع فرهنگى، به اين نتيجه رسيديم كه هنوز هم به ترجمه هاى ديگرى نياز است، زيرا:
يكى از جاذبه هاى ادبى قلم زده، و ديگرى در مرز و حدود الفاظ و عبارات مانده؛ برخى با شيوه هاى ترجمه آزاد، دچار تندرويهايى شده اند؛ و برخى ديگر تفسير و ترجمه را به هم آميخته اند؛ بعضى در ترجمه تحت اللّفظى موفّق، امّا در پيام رسانى كوتاهى كرده اند؛ و بعضى ديگر در پيام رسانى موفّق، امّا از حدود الفاظ و عبارات فاصله گرفته اند؛ و مخاطب ترجمه ها نيز از نظر كاربردى متفاوتند:
برخى از ترجمه ها به قشر خاصّى از جامعه تعلّق دارد (تنها محقّقان و اديبان و اهل نظر مى توانند از آن بهره مند گردند)،
و برخى ديگر به گونه اى سامان يافته اند كه براى نسل معاصر قابل استفاده نيستند و كاربرد عمومى ندارند.
و با توجّه به واقعيّت هاى ياد شده، و با درك نيازهاى نسل معاصر در كلاس هاى گوناگون علوم انسانى و معارف و نهج البلاغه، بر آن شديم تا ترجمه اى گويا و متناسب با اهداف كاربردى از نهج البلاغه تحقّق پذيرد كه:
الف- قابل فهم و درك براى عموم افراد جامعه باشد؛ ب- به گروه خاصّى از جامعه تعلّق نداشته باشد، ج- اصل پيام رسانى دقيقا رعايت گردد، د- از هر گونه رمز و اشاره و كنايه و كلّى گويى اجتناب شود، ه- مخاطب هاى امام عليه السّلام آشكارا معرّفى گردند، و- توضيحات ضرورى در متن يا پاورقى آورده شود، ز- پيام ضرب المثل ها كشف، و به نسل معاصر شناسانده شود، ح- مفاهيم نهج البلاغه در قالب هزاران عناوين زيبا و گويا ارائه شود، تا همه اقشار جامعه بتوانند از آن بهرمند گردند.
با چنين آرزوها و اهداف ارزشمندى در آستانه نهج البلاغه زانو زديم و از نور ولايت علوى مدد گرفتيم، كه همه از بركات كلاس هاى آموزشى و عنايات حضرت مولى الموحّدين امير المؤمنين عليه السّلام است. آرى:
به ذرّه گر نظر لطف بو تراب كند         به آسمان رود و كار آفتاب كند

دوم- نگاهى به ترجمه ها
براى شناخت صحيح ترجمه ها و توان كاربردى آن، بايد از سطوح مختلف و گوناگون مفاهيم نهج البلاغه آگاهى داشت، بايد بدانيم كه:
ژرفاى اقيانوس موّاج علوم علوى چگونه است؟
و معارف بلند و وحى گونه نهج البلاغه داراى چه ويژگى ها و تقسيماتى است؟
آنگاه به سراغ ترجمه ها برويم، و توان كار بردى آنها را مورد ارزيابى قرار دهيم.
معارف عميق و ارزشمند نهج البلاغه را مى توان در سطوح مختلف عمومى، تخصّصى و فوق تخصّصى به ارزيابى گذاشت.
الف- مفاهيم عمومى
مفاهيمى مانند مباحث تاريخى، اخلاق فردى، خود سازى، اخلاق عمومى، تذكّرات عمومى، گفتگوهاى عادّى با مردم، با فرزندان و با كارگزاران حكومتى مفاهيمى عمومى اند.
نسبت به اين دسته از معارف نهج البلاغه، مشكل خاصّى وجود ندارد و هر گونه ترجمه اى مفيد است: ترجمه آزاد يا مقيّد به متن، يا ترجمه اى ادبى و ... و با الفاظ و عباراتى قديمى يا نوين.
ب- مفاهيم و معارف تخصّصى
برخى ديگر از مباحث نهج البلاغه، فنّى و تخصّصى است و به علوم و فنون و رشته هاى تخصّصى بسيارى از معارف و علوم انسانى و غير انسانى تعلّق دارد، از اين رو زبان خاصّ خودش را مى طلبد، و الفاظ و عبارات و شيوه هاى تحقيق مربوط به همان رشته ها را لازم دارد، مانند:
- مباحث كلامى، فلسفى، اعتقادى- مباحث اقتصادى- مباحث سياسى و مديريّتى- مباحث نظامى، جنگ و صلح، آموزش نظامى- مباحث بهداشتى، طبّ و درمان- مباحث روانشناسى، روانكاوى، روانشناسى بالينى (درمانى)- مباحث جامعه شناسى و ديگر مباحث ارزشمندى كه به ده ها رشته علمى مصطلح امروز ارتباط پيدا مى كند. طبيعى است كه تنها با ترجمه الفاظ و عبارات نهج البلاغه نمى توان مفاهيم اين دسته از مباحث تخصّصى را به خوانندگان منتقل كرد. بايد صاحب نظران هر يك از رشته هاى ياد شده از ديدگاه تخصّصى خويش به ارزيابى و كنكاش بپردازند تا حقّ مطلب اداء شده و ترجمه و تفسير صحيحى تحقّق پذيرد.
با توجّه به اين واقعيّت است كه مى گوييم: براى نهج البلاغه، ترجمه ها و تفاسيرى گوناگون ضرورت دارد تا مفاهيم گران سنگ آن در تمام ابعاد، كشف و شناسايى گردد، زيرا پژوهشگرى كه تخصّص او در رشته اقتصاد است و مباحث
اقتصادى نهج البلاغه را خوب مى فهمد و با ديگر ديدگاه هاى اقتصادى جهان معاصر تطبيق مى دهد، قطعا در مباحث روانشناسى نهج البلاغه ناتوان است و نمى تواند مفاهيم عميق روانكاوى و روان درمانى اين كتاب را كشف و شناسايى و در قالب عبارات زيبايى ارائه دهد.
از اين رو، شروح و ترجمه هاى كه هم اكنون در جهان اسلام موجود است اين مشكل را دارند كه در تمام ابعاد نهفته در نهج البلاغه، كارايى ندارند، زيرا هر كدام بر أساس شناخت و توانمندى خويش قلم زده اند.
بايد علوم و فنون نهفته شده در نهج البلاغه كشف و شناسايى گردد، سپس متخصّصان هر يك از رشته ها، جذب و سازماندهى شوند و در يك حركت پژوهشى دسته جمعى حساب شده، ترجمه نهج البلاغه با جامعيّت بايسته اى سامان پذيرد كه:
فقيه جامع الشّرائطى، مباحث فقهى نهج البلاغه را عميقا كشف و شناسايى كند و روانشناسى، مباحث روانشناسى و روانكاوى نهج البلاغه را استخراج نمايد و اقتصاد دانى، مباحث اقتصادى نهج البلاغه را در قالب هاى زيبايى طرح كند و هر متخصّص صاحب نظرى در يك هماهنگى لازم با ديگر متخصّصان، نكته ها و ظرايف نهفته در رشته اختصاصى خويش را به خوبى بشناسد و هنرمندانه بشناساند.
آنگاه مى توان با خاطرى آسوده بگوييم: كار ترجمه و تفسير نهج البلاغه پايان يافت.
ج- مباحث فوق تخصّصى
دسته اى ديگر از مباحث نهج البلاغه فوق تخصّصى است و تنها با داشتن تخصّص هاى مصطلح و معمولى در رشته هاى علمى، نمى توان در ژرفاى مفاهيم آن شنا كرد بلكه ابزار و علوم و فنون خاصّ خودش را مى طلبد تا بدرستى شرح و تفسير گردند.
در اين قسمت نيز ترجمه ها و برخى از شروح موجود نهج البلاغه نمى توانند به همه نيازهاى پژوهشگران پاسخ مثبت دهند، مانند:
الف- شناخت متشابهات نهج البلاغه، ب- شناخت مباحث عميق فقهى و حلّ تضادهاى ظاهرى،ج- شناخت ضرب المثلها و استخراج پيامهاى اصلى آن، د- روش رفع تعارض ظاهرى بين حديث و قرآن، ه- رفع تعارض ظاهرى نهج البلاغه با مبانى اعتقادى.
با كمال تأسّف بايد اعتراف كنيم كه تمام ترجمه هاى موجود و اكثر شروح نهج البلاغه، نسبت به اين قسمت از مباحث فنّى آسان گذشته اند.
نه تنها پيام اصلى ضرب المثل ها را نياورند بلكه تنها با ترجمه ظاهرى عبارات، مشكلاتى نيز به وجود آورده اند.
عام و خاص، مطلق و مقيّد، درست ترجمه نشده و اهداف آموزشى امام عليه السّلام نا شناخته مانده، زيرا معلوم نشده چرا:
يك جا دنيا را نكوهش كرده و در جاى ديگر، آن را مى ستايد؟
در خطبه اى تعقيب فراريان مطرح است و در نامه اى ديگر ترك تعقيب؟
يك جا دستور ريشه كن شدن مهاجمان و در چند خطبه ديگر دستور مدارا كردن با زخمى ها و فراريان مطرح است؟
در خطبه اى حكومت را نكوهش و در خطبه اى ديگر، ستايش مى كند؟
و نسبت به بانوان مطالبى به ظاهر متضاد وجود دارد؟
دنيا گرايى و ترك دنيا به هم آميخته شده؟
دخالت در مسائل سياسى را با انزوا گرايى در كنار هم قرار داده است؟
كار و توليد، با ترك مال دنيا در كنار هم قرار داده شده؟
در نتيجه، خوانندگان ترجمه هاى موجود، دچار نوعى سرگردانى و اضطراب مى شوند كه سرانجام اهداف آموزشى امام على عليه السّلام كدام است؟ و كدام يك را بايد باور داشت؟
اين دسته از مباحث فوق تخصّصى بايد با روش هاى دقيق اجتهاد، و اصول صحيح استنباط، هماهنگ با مبانى اعتقادى شيعه و در چهار چوب علم «تعادل و تراجيح» كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و ديگر معصومين عليهم السّلام به ما آموخته اند برّرسى شود، تا نتايج مطلوب به دست آيد كه خود فرمودند و به ما آموختند:
- تضادّ و تعارض در آيات قرآن وجود ندارد.
- تضادّ و تعارض بين احاديث و قرآن وجود ندارد.
- تضادّ و تعارض بين احاديث معصومين عليهم السّلام وجود ندارد.
و در خطبه 189 نهج البلاغه تذكّر دادند كه اين گونه پژوهش ها از عهده هر كسى بر نيايد:
إنّ أمرنا صعب مستصعب، لا يحمله الّا عبد مؤمن امتحن اللّه قلبه للإيمان و لا يعى حديثنا إلّا صدور أمينة و احلام رزينة
شناخت مسائل ما، كارى است بس دشوار، كه جز بنده مؤمنى كه خداوند قلبش را با ايمان آزموده، آن را نپذيرد، و احاديث ما را جز سينه هاى امانت دار و عقل هاى سالم نمى توانند نگاهبان باشند.
اين دسته از مباحث را بايد با فراگيرى علوم مقدّماتى حوزه هاى علميه و آگاهى از اصول استنباط و شيوه هاى اجتهاد، به ارزيابى گذاشت و در ترجمه، حاصل تحقيقات عميق و گسترده را گنجاند، تا خواننده ترجمه نهج البلاغه به آسانى پيام امام عليه السّلام را دريافت كند.
سوم- آرزوها
از آغاز تحصيلات حوزوى (سالهاى 43- 50) كه ترجمه هاى موجود را مطالعه مى كردم و كاستى هاى مفهومى را مى يافتم، نگران و در فكر چاره انديشى بودم كه يكى از نوشته هاى جرج جرداق مسيحى، (استاد ادبيّات عرب در لبنان) را خواندم كه اعتراف كرده بود:
 «جاذبه هاى كلمات امام على عليه السّلام شورى در من ايجاد كرد كه 200 بار نهج البلاغه را مطالعه كردم».
چنان بر خود لرزيدم و به تعصّب و غرور اعتقادى من ضربه وارد شد كه تا مدّتى حالت عادّى نداشتم، و بر خود نفرين كردم كه چرا يك مسيحى، 200 بار نهج البلاغه را مى خواند امّا من كه خود را از شيعيان امام على عليه السّلام مى شمارم و ادّعاى محبّت و ولايت او را دارم به راستى چند بار نهج البلاغه را خوانده ام؟ و با مفاهيم ارزشمند آن به چه ميزان آشنايى دارم؟
ما كه در خانواده شيعه، از پدر و مادرى شيعه، و از خاندان شيعه و در كشور شيعيان قرار داريم، چرا بايد با نهج البلاغه بيگانه باشيم؟
از روزى كه در جلسات نويسندگى شهيد مفتّح (كه روزهاى جمعه در منزل ايشان در كوچه ممتاز قم برگزار مى شد) شركت كردم، موضوع انتخابى من «حكومت اسلامى» شد.
شهيد مفتّح فرمود: يكى از منافع غنى كه نسبت به حكومت اسلامى مباحث ارزشمند و گران سنگى دارد، نهج البلاغه است. اين كتاب را مطالعه كنيد و مباحث مربوط به حكومت را استخراج و سازماندهى نماييد.
ورود من به آستانه نهج البلاغه با رهنمودهاى آن استاد والا مقام كه پس از انقلاب اسلامى به درجه شهادت ممتاز شد، شكل گرفت.
به سراغ نهج البلاغه رفتم، امّا:
فهرست جامعى نداشت، معجم المفهرس كاملى نداشت، و در ابعاد گوناگون اين كتاب از نظر پژوهشى كار نشده بود.
قدم اوّل را با طرح تدوين (معجم المفهرس نهج البلاغه) آغاز كرديم و آرزوهاى ما نسبت به جهانى و همگانى شدن نهج البلاغه، تا هم اكنون با تحقيق و تدوين و انتشار بيش از 20 أثر تحقيقاتى تداوم يافت. آنگاه آرزوها و ايده ايده آلهاى ما نسبت به ترجمه نهج البلاغه، كه حاصل تلاش 5 سال كار مداوم و تجربيّات كلاس هاى آموزشى از رمضان تا رمضان است با ويژگيهاى زير سامان يافت.

/ 384