ترجمه نهج البلاغه نسخه متني

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متني

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 239-در ذكر آل محمد


 (در اين خطبه از جايگاه خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سخن مى گويد)


فضائل اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مايه حيات دانش، و نابودى جهل اند، بردبارى شان شما را از دانش آنها خبر مى دهد، و ظاهرشان از صفاى باطن، و سكوتشان از حكومت هاى گفتارشان با خبر مى سازد، هرگز با حق مخالفت نكردند، و در آن اختلاف ندارند.
آنان ستون هاى استوار اسلام، و پناهگاه مردم مى باشند، حق به وسيله آنها به جايگاه خويش بازگشت، و باطل از جاى خويش رانده و نابود، و زبان باطل از ريشه كنده شد.
اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دين را چنانكه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل كردند، نه آنكه شنيدند و نقل كردند، زيرا راويان دانش بسيار، امّا حفظ كنندگان و عمل كنندگان به آن اندكند.


 


ترجمه خطبه 240-سخنى با عبدالله بن عباس


 (در سال 35 هجرى وقتى عثمان محاصره شد، ابن عباس را فرستاد كه على عليه السّلام در مدينه نباشد و به باغات ينبع «محلّى در اطراف مدينه» برود، كه مردم به نام او شعار ندهند، امام رفت. وقتى احتياج شديد به يارى داشت پيغام داد و امام به مدينه برگشت. دوباره ابن عباس را فرستاد كه على عليه السّلام از مدينه خارج شود، امام فرمود)
نكوهش از موضع گيرى هاى نارواى عثمان
اى پسر عبّاس! عثمان جز اين نمى خواهد كه مرا سرگردان نگهدارد، گاهى بروم، و زمانى برگردم، «1» يك بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم، دوباره خبر داد كه باز گردم، هم اكنون تو را فرستاده كه از شهر خارج شوم. به خدا سوگند، آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم!.



ترجمه خطبه 241-در ترغيب يارانش به جهاد


 (در اين سخنرانى ياران را به جهاد تشويق مى كند)
تشويق براى جهاد
خدا شكر گزارى را بر عهده شما نهاده، و امر حكومت را در دست شما گذارده، و فرصت مناسب در اختيارتان قرار داده است تا براى جايزه بهشت با هم ستيز كنيد. پس كمربندها را محكم ببنديد، و دامن همّت بر كمر زنيد، كه به دست آوردن ارزش هاى والا با خوشگذرانى ميسّر نيست! چه بسا خواب هاى شب كه تصميم هاى روز را از بين برده  «2»، و تاريكى هاى فراموشى كه همّتهاى بلند را نابود كرده است.
______________________________
 (1) يجعلني جملا ناصحا (مرا چون شتر آبكش قرار داد) ضرب المثل است و پيامش همان است كه در ترجمه آمد. دلو بزرگ چاه آب را با طنابى بر شتر مى بستند، وقتى از چاه دور مى شد دلو بالا كشيده شده زمين آبيارى مى شد و چون به عقب بر مى گشت و به چاه نزديك مى شد دلو آب به ته چاه مى رسيد.
 (2) اشاره به علم: هيپنولوژى ygolonpyH  (خواب شناسى)

/ 384