نامه 006-به معاويه - ترجمه نهج البلاغه نسخه متني

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متني

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه 006-به معاويه

علل مشروعيت حكومت امام (ع) همانا كسانى با من بيعت كرده اند كه با ابابكر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت نمودند، پس آنكه در بيعت حضور داشت نمى تواند خليفه اى ديگر برگزيند، و آنكه غايب است نمى تواند بيعت مردم را نپذيرد، و همانا شوراى مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت كسى گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودى خدا هم در آن است. حال اگر كسى كار آنان را نكوهش كند يا بدعتى پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانونى باز مى گردانند، اگر سر باز زد با او پيكار مى كنند، زيرا كه به راه مسلمانان درنيامده، خدا هم او را در گمراهيش وامى گذارد. بجانم سوگند! اى معاويه اگر دور از هواى نفس، به ديده عقل بنگرى، خواهى ديد كه من نسبت به خون عثمان پاك ترين افرادم، و مى دانى كه من از آن دور بوده ام، جز اينكه از راه خيانت مرا متهم كنى، و حق آشكارى را بپوشانى، با درود.

نامه 007-به معاويه

افشاى چهره نفاق معاويه و مشروعيت بيعت پس از نام خدا و درود! نامه پندآميز تو به دستم رسيد كه داراى جملات به هم پيوسته، و زينت داده شده كه با گمراهى خود آن را آراسته، و با بدانديشى خاص امضاء كرده بودى، نامه مردى كه نه خود آگاهى لازم دارد تا رهنمونش باشد، و نه رهبرى دارد كه هدايتش كند، تنها دعوت هوسهاى خويش را پاسخ گفته، و گمراهى عنان او را گرفته و او اطاعت مى كند، كه سخن بى ربط مى گويد و در گمراهى سرگردان است.

(از همين نامه است) همانا بيعت براى امام يك بار بيش نيست، و تجديد نظر در آن ميسر نخواهد بود، و كسى اختيار از سرگرفتن آن را ندارد، آن كس كه از اين بيعت عمومى سر باز زند، طعنه زن و عيبجو خوانده مى شود، و آن كس كه نسبت به آن دودل باشد منافق است.

نامه 008-به جرير بن عبدالله البجلى

وادار ساختن معاويه به بيعت پس از نام خدا و درود! هنگامى كه نامه ام به دستت رسيد، معاويه را به يكسره كردن كار وادار، و با او برخوردى قاطع داشته باش، سپس او را آزاد بگذار در پذيرفتن جنگى كه مردم را از خانه بيرون مى ريزد، يا تسليم شدنى خواركننده، پس اگر جنگ را برگزيد، امان نامه او را بر زمين كوب، و اگر صلح خواست از او بيعت بگير، با درود.

/ 384