ترجمه نهج البلاغه نسخه متني

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متني

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسلام ما را همه شنيده، و شرافت ما را همه ديده اند، و كتاب خدا براى ما فراهم آورد آنچه را به ما نرسيد ه كه خداى سبحان فرمود: (خويشاوندان، بعضى سزاوارترند بر بعض ديگر در كتاب خدا.) و خداى سبحان فرمود: (شايسته ترين مردم به ابراهيم كسانى هستند كه از او پيروى دارند، و اين پيامبر و آنان كه ايمان آوردند و خدا ولى مومنان است.) پس ما يك بار به خاطر خويشاوندى با پيامبر (ص) و بار ديگر به خاطر اطاعت از خدا، به خلافت سزاوارتريم، و آنگاه كه مهاجرين در روز سقيفه با انصار گفتگو و اختلاف داشتند، تنها با ذكر خويشاوندى با پيامبر (ص) بر آنان پيروز گرديدند، اگر اين دليل برترى است پس حق با ماست نه با شما، و اگر دليل ديگرى داشتند ادعاى انصار بجاى خود باقى است، معاويه تو پندارى كه بر تمام خلفا حسد ورزيده ام؟ و بر همه آنها شورانده ام؟ اگر چنين شده باشد جنايتى بر تو نرفته كه از تو عذرخواهى كنم. سوگند بخدا! خواستى نكوهش كنى، اما ستودى، خواستى رسوا سازى كه خود را رسوا كرده اى، مسلمان را چه باك كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته، و در يقين خود شك نكند، اين دليل را آورده ام حتى براى غير تو كه پند گيرند، و آن
را كوتاه آوردم به مقدارى كه از خاطرم گذشت.

سپس كار مرا با عثمان بياد آوردى، تو بايد پاسخ دهى كه از خويشاوندان او مى باشى، راستى كدام يك از ما دشمنى اش با عثمان بيشتر بود؟ و راه را براى كشندگانش فراهم آورد؟ آن كس كه به او يارى رساند، و از او خواست بجايش بنشيند، و به كار مردم رسد؟ يا آنكه از او يارى خواست و دريغ كرد؟ و به انتظار نشست تا مرگش فرارسد؟ نه، هرگز، بخدا سوگند. (خداوند بازدارندگان از جنگ را در ميان شما مى شناسد، و آنان را كه برادران خود را به سوى خويش مى خوانند، و جز لحظه هاى كوتاهى در نبرد حاضر نمى شوند.) من ادعا ندارم كه درمورد بدعتهاى عثمان، بر او عيب نمى گرفتم، نكوهش مى كردم و از آن عذرخواه نيستم، اگر گناه من ارشاد و هدايت اوست، بسيارند كسانى كه ملامت شوند و بى گناهند. و بسيارند ناصحانى كه در پند و اندرز دادن مورد تهمت قرار گيرند. (من قصدى جز اصلاح تا نهايت توانايى خود ندارم، و موفقيت من تنها به لطف خداست، و توفيقات را جز از خدا نمى خواهم، بر او توكل مى كنم و به سوى او باز مى گردم.)
پاسخ به تهديد نظامى در نامه ات نوشته اى كه نزد تو براى من و ياران من چيزى جز شمشير نيست! در اوج گريه انسان را به خنده وامى دارى! فرزندان عبدالمطلب را در كجا ديدى كه پشت به دشمن كنند؟ و از شمشير بهراسند؟ پس (كمى صبر كن كه هماورد تو به ميدان آيد.) آن را كه مى جويى به زودى تو را پيدا خواهد كرد، و آنچه را كه از آن مى گريزى در نزديكى خود خواهى يافت، و من در ميان سپاهى بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوى تو خواهم آمد، لشكريانى كه جمعشان به هم فشرده، و به هنگام حركت، غبار آسمان را تيره و تار مى كنند، كسانى كه لباس شهادت بر تن، و ملاقات دوست داشتنى آنان ملاقات با پروردگار است، همراه آنان فرزندانى از دلاوران بدر، و شمشيرهاى هاشميان كه خوب مى دانى لبه تيز آن بر پيكر برادر و دايى و جد و خاندانت چه كرد، مى آيند (و آن عذاب از ستمگران چندان دور نيست.)

/ 384