مبانى صلح و سازش مسلمين اين پيمان نامه اى است كه مردم (يمن) و (ربيعه) آن را پذيرفته اند، چه آنان كه در شهر حضور دارند يا آنان كه در بيابان زندگى مى كنند، آنان پيرو قرآنند، و به كتاب خدا دعوت مى كنند، و به انجام دستورات آن فرمان مى دهند، و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ مى دهند، نه برابر آن مزدى خواهند، و نه به جاى آن چيز ديگرى بپذيرند، و در برابر كسى كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگى خواهند كرد، بعضى بعض ديگر را يارى مى دهند، همه متحد بوده و به خاطر سرزنش سرزنش كننده اى، يا خشم خشم گيرنده اى، يا خوار كردن بعضى، يا دشنام دادن قومى، اين پيمان را نمى شكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند، و عهد و پيمان الهى نيز بر آنان واجب گرديده است كه (همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد) و على بن ابيطالب آن را نوشت.
نامه 075-به معاويه
فرمان اطاعت به معاويه از بنده خدا على امير مومنان، به معاويه بن ابى سفيان. پس از ياد خداو درود! مى دانى كه من درباره شما معذور، و از آنچه در مدينه گذشت رويگردانم، تا شد آنچه كه بايد مى شد، و بازداشتن آن ممكن نبود، داستان طولانى و سخن فراوان است. و گذشته ها گذشت، و آينده روى كرده است، تو و همراهانت بيعت كنيد، و با گروهى از يارانت نزد من بيا، با درود.