بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید صفحهى 14 تجلّىگاه نمونه همه امتيازات والاى پيشوايان معصوم مىباشد. نتيجه بسيار با اهميتى كه از بيان اين دو حقيقت مىگيريم، اينست كه سخنان امير المؤمنين على بن ابي طالب (عليه السلام) بازگو كننده حقائق قرآن و تفسير و توجيه كننده آن كتاب آسمانى است، و از زبان شخصيتى صادر شده است كه نفس او تجلّىگاه امتيازات همه پيامبران و رسولان الهى بوده و مطابق آيه شريفه مباهله حتى با نفس مقدس حضرت رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اتّحادى داشته است. نتيجه ديگرى كه از بيان دو حقيقت فوق بدست مىآيد، ابديّت سخنان امير المؤمنين (عليه السلام) است كه بيان كننده رسالات انبياء و حقائق قرآن مجيد است. با نظر باين دو نتيجه كه صاحبنظران بزرگ اسلامى، حتى بنا به گفته ابن ابى الحديد، متفكران غير اسلامى نيز در طول قرون و اعصار خود را بىنياز از درك و فهم سخنان آن بزرگ پيشتاز قافله معارف و حكمت و عرفان الهى نديده، از آن سخنان براى همه ابعاد حيات مادى و معنوى بشر بهرهبردارىها نمودهاند، لذا همان گونه كه مىدانيم كتاب نهج البلاغه كه عالم بزرگوار و سيد شريف و عظيم مرحوم سيد رضى (ره) مقدارى فراوان از سخنان على (عليه السلام) را در آن جمع كرده است. همواره مطمح نظر و مورد توجه و تحقيق و تأمل كاروانيان علم و معرفت بوده است. در دوران معاصر ما كارهاى مفيدى پيرامون ابعادى از نهج البلاغه صورت گرفته است كه بايد گفت: همه آنها مفيد و گامهايى ثمر بخش در آشنا ساختن جامعه، مخصوصا انديشمندان و صاحب نظران با سخنان امير المؤمنين (عليه السلام) كه فوق كلام مخلوق و تحت كلام خالق (جلّ و اعلى) است، برداشته شده است.(1) از جمله اين كارها، تلاش و كوشش بليغ و بسيار ارزندهايست كه محقق ارجمند و دانشمند محترم آقاى محمد دشتى پيرامون ابعاد متنوّع اين كتاب بزرگ انجام داده است. شكى نيست. در اين كه آشنايى با نهج البلاغه براى تحصيل معارف حقيقى الهى و عمل به آن بدون شناخت آن (1). اين حقيقت را بايد در نظر داشت و با هر كسى كه مىخواهد در باره انسان و انسانيت نظرى ابراز كند، در ميان گذاشت كه براى شناخت واقعيات صحيح در دو موضوع مزبور (انسان و انسانيت) لازم است سراغ انسانى را گرفت كه فوق انسان و بنده حقيقى خالق انسانها و مجذوب كامل او باشد و سخنانش فوق سخنان انسانها و زير سخنان خدا و جلوههايى از آنها باشد.