فطرت نسخه متنی

آنچناني كرد ؟ ! رنگ زدن آن رنگ زدني است كه دست خلقت در متن آفرينش زده است . مي خواهد بفرمايد آنچه پيغمبر ما مي گويد همان اسلام واقعي و همان فطرت واقعي است ، فطرت واقعي يعني رنگي كه خدا در متن خلقت به روح و روان بشر زده است . راغب مي گويد : صبغه الله اشاره الي ما اوجده الله تعالي في الناس من العقل المتميز به عن البهائم كالفطره . ( البته او فطرت را منحصر به عقل دانسته است ) و كانت النصاري اذا ولد لهم ولد غمسوه في اليوم السابع في ماء عموديه مسيحيها بچه اي را كه متولد مي شد در روز هفتم در آب عموديه غسل تعميد مي دادند يزعمون ان ذلك صبغه فكر مي كردند كه اين رنگ مسيحيت به او زدن است . فقال تعالي له ذلك : و من احسن من الله صبغه هيچكس از خدا بهتر نمي تواند رنگ بزند ، يعني رنگ ، رنگي است كه خدا زده است . در حديث است : الدين الحنيف و الفطره و صبغه الله و التعريف في الميثاق ( 1 ) دين حنيف يا دين فطري و يا صبغه الله همان است كه خدا در ميثاق يعني در پيماني كه خدا با روح بشر بسته است بشر را با آن آشنا كرده است ، كه اشاره است به آن مطلبي كه از آن تعبير به " عالم ذر " مي كنند كه قهرا مسأله عالم ذر بايد در اينجا مطرح شود كه مفهوم و معنايش چيست ؟ آيا واقعا انسانها قبلا در همين عالم ماده و طبيعت به صورت حيوانات كوچكي بودند و بعد به چنين [ صورتي درآمدند ؟ ] يا يك معناي دقيقتري دارد كه حتما معناي دقيقتري دارد .

1. بحارالانوار ، چاپ جديد ، ج 3 ، باب / 11 ص 276 ، نقل از معاني الاخبار .