فطرت نسخه متنی

گياهان و حيوانات و انسان هم به كار مي بريم ولي در آن جنبه هايي كه با بي جانها مشتركند ، چون جاندارها آنچه را كه بي جانها دارا هستند دارا مي باشند ولي چيزهايي دارند كه بي جانها ندارند .

2. غريزه :

لغت دومي ما لغت " غريزه " است كه بيشتر در مورد حيوانات به كار برده مي شود و كمتر در مورد انسان به كار مي رود ولي در مورد جماد و نبات به هيچ وجه به كار برده نمي شود . هنوز ماهيت غريزه روشن نيست يعني هنوز كسي نتوانسته است درست توضيح دهد كه غريزه در حيوانات چيست ، ولي اينقدر [ مي دانيم ] كه حيوانات ( 1 ) از ويژگيهاي مخصوص دروني اي برخوردار هستند كه راهنماي زندگي آنهاست و يك حالت نيمه آگاهانه اي در حيوانات وجود دارد كه به موجب اين حالت مسير را تشخيص مي دهند و اين حالت ، اكتسابي هم نيست ، يك حالت غير اكتسابي و سرشتي است . مثلا حتي بچه حيوانات راقي تر در همان ابتداي تولد بدون آنكه آموزشي ببينند و تجربه اي بكنند به دنبال يك سلسله كارهايي كه بر ايشان لازم است مي روند . بچه حيوان ( مثل كره اسب ) بر خلاف بچه انسان كه وقتي به دنيا مي آيد بايد او را به پستان بيندازند ( اگر چه بچه انسان هم يك مقدار لبهايش را كج و راست مي كند و خيلي ضعيف نشان مي دهد كه در جستجوي چيزي است ) همينقدر كه از مادر متولد

1. غريزه در حيوانات پست تر و پايين تر ( مثل حشرات ) بيشتر از حيوانات راقي تر است .