بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بدون شك تعليمات اسلامي بر اساس قبول يك سلسله فطريات است ، يعني همه آن چيزهايي كه امروز مسائل انساني و ماوراء حيواني ناميده مي شوند و اسم آنها را " ارزشهاي انساني " مي گذاريم ، از نظر معارف اسلامي ريشه اي در نهاد و سرشت انسان دارد ، و بعد خواهيم گفت كه اصالت انسان و انسانيت واقعي انسان در گرو قبول فطريات است . اين ، حرف مفت است كه ما براي انسان ، فطريات قائل نشويم يعني ريشه اي در نهاد انسان براي اينها قائل نشويم و دم از " امانيزم " و اصالت انسان بزنيم . پس بحث بعد ما درباره همين ارزشهاي انساني و معناي فطري بودن اينهاست و نتيجه اي كه از اينها مي گيريم ، و بعد آن چيزهايي را كه فطريات انسان است بر مي شماريم كه اين ارزشها چيست ، آنگاه بايد ببينيم كه از متون اسلامي چه دليلي بر فطري بودن اينها مي توانيم به دست بياوريم ؟ آيا ما از قرآن و از متون اسلامي مي توانيم دليل بياوريم كه خيرهاي اخلاقي هم يك سلسله اموري در سرشت انسان است ؟ آيا از آيه كريمه " و نفس و ما سويها فالهمها