عشق و عبادت
جواب سؤالات را بدهيم . يك سؤال اين است كه : با آنكه در زبان عربي كلمه " عشق " به همين مفهوم متداول در زبان ما به كار مي رود مع الوصف در تمام قرآن و روايات اسلامي اين كلمه و مشتقات آن به چشم نمي خورد . آيا همين نمي تواند دليل غير معنوي بودن اين مقوله باشد ؟مروري ديگر بر مسأله " عشق "
به طور كلي از مجموع سؤالات معلوم مي شود كه اين بحث " عشق " كه ما مطرح كرديم خيلي سؤال انگيز بوده و شايد بهتر اين بود كه طرح نمي كرديم . نوشته اند كه اين كلمه در زبان عربي مسيري كه از كوفه به طرف شام به طرف لشكرگاه معاويه حركت مي كردند ، رسيدند به همين سرزمين نينوا ( سرزمين كربلا ) ، در آنجا يك مشت از اين خاك را برداشتند و بوييدند و بعد فرمودند : ايه لك ايتها التربه ، ليحشرن منك اقوام يدخلون الجنه بغير حساب .يعني خوشا به تو كه از ميان تو گروهي محشور خواهند شد كه بدون حساب وارد بهشت مي شوند . بعد فرمود : مناخ ركاب و مصارع عشاق ( 2 ) ، كه نسبت به اصحاب امام حسين كلمه " عشاق " تعبير شده . اين روايت در كتب مقاتل از جمله كتاب نفس المهموم مرحوم حاج شيخ عباس قمي هست . پس به اين قرصي كه اصلا در قرآن و روايات اسلامي ، اين كلمه و مشتقات آن به چشم نمي خورد ، به اين شدت نيست ، هست ولي كم است . و ثانيا يك وقت مي گوييد كه خود اين كلمه به چشم: [ اينجا بار انداز سواران و قتلگاه عاشقان است ] .
2. نفس المهموم ، ص 206