بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گويد: احتمال دارد مصدر ميمى هم باشد.«يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» سجده:5. درباره اين آيه مطلبى كه قابل قبول و اطمينان آور باشد تا آنجا كه من ميدانم نگفتهاند. در آيه مدّت آمدن امر و ماندن آن در زمين مطرح نيست فقط مدت عروج آن بسوى خدا هزار سال است.مثلا انسانى در مدت معين از خاك بنطفه و جنين مبدل ميشود و چون متولد شد مدّتى معين در زمين زندگى ميكند و آنگاه كه مرد در مدت چهل سال بطور كلّى پوسيده و بخاك مبدّل ميشود. مراد از تدبير امر گرداندن و اداره امور كاينات و نظام جهان است و ظاهرا مدّت تدبير عمر دنيا و رسيدن قيامت است و چون قيامت رسيد در عرض هزار سال اين تحويل و تحوّل و تغيير و تغيّر بتدريج از بين ميرود و پس از هزار سال ابديّت و ثبات جاى كهولت را ميگيرد و وضع آخرت جاويدان تثبيت ميگردد على هذا عروج امر در عرض هزار سال يكى از مواقف قيامت است و اللّه العالم.«مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ. تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلًا» معارج: 3- 5. خدا ذى المعارج و صاحب معرجها است ظاهرا مراد آنست كه ملائكه و اعمال عباد از معرجهاى بخصوصى سوى خدا عروج ميكنند چنانكه فرموده: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» فاطر: 10.بنظر ميايد مراد از «تَعْرُجُ» حال است يعنى الآن عروج ميكنند و مراد از «فِي يَوْمٍ» يوم فعلى و دنياست كسيكه روز جمعه كارى ميكند ميتواند بگويد: «افعل فى يوم الجمعة» يعنى اين كار امروز كه جمعه است ميكنم و مراد از «خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ» عمر اين جهان است و چون عروج تمام شود قيامت بر پا شود و آنوقت ملائكه در اطراف آسمانها ميشوند «وَ الْمَلَكُ عَلى