قرآن و حديث در شاهنامه فردوسي
علي ابوالحسني (مُنذر) اخذ و اقتباس شاهنامه از متون عربي، به اشعار و امثال تازي محدود نميشود، بلكه در بسياري از ابيات يا تعبيرات اين كتاب، ردّ پاي آيات و روايات اسلامي نيز به وضوح قابل تشخيص است.به عنوان نمونه، در ابتداي بخش مربوط به جنگ بزرگ كيخسرو با افراسياب، در مدح محمود غزنوي گويد:
خداي جهان يارش و جبرئيل
پسِ لشگرش هفتصد ژنده پيل
پسِ لشگرش هفتصد ژنده پيل
پسِ لشگرش هفتصد ژنده پيل
تو گفتي كه هاروت نيرنگ ساخت
گهي ميْ گساريد و گه چنگ ساخت
گهي ميْ گساريد و گه چنگ ساخت
گهي ميْ گساريد و گه چنگ ساخت
بديدي به چشم از دو فرسنگ راه
به شب، مورچه بر پلاس سياه
به شب، مورچه بر پلاس سياه
به شب، مورچه بر پلاس سياه
زر و سيم و اسبان آراسته
نبايد فشاند و نبايد فشرد
هزينه چنان كن كه بايدت كرد
چو داري به دست اندرون خواسته
هزينه چنان كن كه بايدت كرد
هزينه چنان كن كه بايدت كرد
شود جامهات سر به سر عنبري
از او جز سياهي نيابي دگر
وگر تو شوي نزد انگشتگر(4)
به عنبر فروشان اگر بگذري
وگر تو شوي نزد انگشتگر(4)
وگر تو شوي نزد انگشتگر(4)
به گلنار(7) شان روي، رضوان بشست
بتان بهشتند گويي درست
بتان بهشتند گويي درست
بتان بهشتند گويي درست
تو گفتي كه رضوان بر اون لاله كشت
ز خوبان همه بزمگه چون بهشت
ز خوبان همه بزمگه چون بهشت
ز خوبان همه بزمگه چون بهشت
نديد و نداند كه رضوان چه كشت
به گلشهر گفت آن كه خرّم بهشت
به گلشهر گفت آن كه خرّم بهشت
به گلشهر گفت آن كه خرّم بهشت
وگر دوست خواني نبينيش چهر
چو دشمنش گيري نمايدت مهر
چو دشمنش گيري نمايدت مهر
چو دشمنش گيري نمايدت مهر
بدين جايگه گفتن اندر خورد
ستايش خرد را به از راه داد
خرد دست گيرد به هر دو سراي
و زويت فزوني و زويت كميست
نباشد همي شادمان يك زمان
كه دانا ز گفتار او بر خورد
دلش گردد از كردهي خويش ريش
همان خويش بيگانه داند ورا
گسسته خرد پاي دارد به بند
تو بي چشم، شادان جهان نسپري
نگهبان جان است و آنِ سه پاس
كزين سه رسد نيك و بد بيگمان
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
كنون اي خردمند، وصف خرد
خرد بهتر از هر چه ايزد بداد
خرد رهنماي و خرد دلگشاي
از او شادماني و زويت غميست
خرد تيره و مرد روشن روان
چه گفت آن خردمند مرد خرد
كسي كو خرد را ندارد زپيش
هُشيوار ديوانه خواند وِرا
ازويي به هر دو سراي ارجمند
خرد چشم جان است چون بنگري
نخست آفرينش خرد را شناس
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان