كيفيت سخن گفتن در روابط اجتماعى
در حديثى آمده است:حضرت على (عليه السلام) كراهت داشت تا به زنان جوان، آغاز به سلام كند و درباره ى حكمت آن فرمود:ترس از آن دارم كه تحت تأثير صداى او واقع شوم و ضرر آن، از ثوابى كه از سلام مى برم، بيش تر باشد.(49)دختران و پسران جوان بايد توجه داشته باشند كه در مهمانى ها و محيط جامعه و دانشگاه، از حريم چشم و دل خود محافظت نموده، به بهانه ى فاميل و هم كلاسى بودن و سؤالات درسى، به گفت و گوهاى احساسى و شوخى ها و مزه پرانى ها و... نپردازند.در اين باره در حديث ديگرى مى خوانيم:ابوبصير مى گويد: به زنى درس رو خوانى قرآن مى دادم; كمى با او شوخى كردم. وقتى خدمت امام باقر (عليه السلام) رسيدم، به من فرمود: چه چيزى به زن گفتى؟ رنگم پريد و خجالت كشيدم. بعد فرمود: ديگر به طرف آن زن نرو و به او درس مده.(50)هم چنين در حديث ديگرى از رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) نقل شده است:اگر كسى با زن نامحرم شوخى كند، خداوند در روز قيامت در ازاى هر كلمه كه با او سخن گفته، هزار سال حبسش مى كند.(51)زن بايد در جامعه و بيرون منزل، با وقار و عفاف و متانت ظاهر شود و در عين رسيدگى به كار و تحصيل خود، به گونه اى رفتار نمايد كه از نگاه هاى آلوده دور بوده، سبب تحريك و جلب توجه شهوانى ديگران نشود.خداوند در قرآن كريم، در خطابى به زنان پيامبر (صلّى الله عليه وآله) مى فرمايد:اى همسران پيامبر، شما همچون زنان معمولى نيستيد، اگر تقوا پيشه كنيد. پس به گونه اى هوس انگيز سخن نگوييد كه بيمار دلان در شما طمع كنند; و سخن شايسته بگوييد.(52)به حكم اين گونه آيات و احاديث، براى سلامت فرد و جامعه، سخن گفتن با ناز و كرشمه، و رفتار و اعمال تحريك كننده و شوخى ها و خوش طبعى ها و بگو و بخندهاى افراد نامحرم باهم جايز نيست.جوانان بايد حدود روابط در اجتماع و چگونگى آن را در پوشش، نگاه، سخن و رفتار رعايت نمايند تا ضامن سلامت و طهارت جسم و جانشان باشد.حضرت على (عليه السلام) در نهج البلاغه، بيان شيوا و جامعى در اين زمينه دارد و روش برخورد اجتماعى دختران و زنان را روشن مى كند و مى فرمايد:زنان و دختران مؤمن بايد سه صفت را كه براى مردان بد است داشته باشند: 1. تكبّر، 2.ترس، 3. بخل.تكبّر; يعنى در مقابل نامحرم با قاطعيّت و وقار صحبت كنند و از حرف زدن با عشوه و تبسّم كه ديگران را تحريك مى كند، بپرهيزند. وترس به اين معنى كه: بترسند از تنها بودن و تنها ماندن با شخص نامحرم. زنان بايد از زمينه هايى كه عفّت و آبروى آنان را در معرض خطر قرار مى دهد و باعث بدنامى خانواده يا شوهرشان مى گردد، دورى نمايند.و بخل; يعنى در حفاظت مال خود و شوهر، كمال دقّت و وسواس را به خرج دهند و امانت دار اموال همسر و خانه و پيام آور قناعت و صرفه جويى باشند(53).در نتيجه، عادى سازى روابط و رواج بى حد و مرز آن با روح تعاليم دينى و سيره ى معصومين (عليهم السلام) سازگار نيست و هميشه بايد «اصل حريم» رعايت شود و براى تضمين سلامت و پاكىِ هر چه بيش تر جوانان، بايد با هدايت و جهت دادن غريزه، آنان را يارى نمود كه يكى از عوامل مؤثر، گسترش ميدان هاى فعاليت اجتماعى، سياسى، فرهنگى و ورزشى است. با ايجاد ميدان هاى سالم، پاك و مطابق با موازين اخلاقى، در كنار زمينه سازى مناسب براى ارضاى صحيح غريزه ى جنسى، همچون پايين آوردن سن ازدواج و... مى توان گام مؤثّرى در حلّ اين مشكل برداشت و به سوى رشد و تعالى پيش رفت; البته بايد از مظاهر فساد و بى بندوبارى و مسائلى كه به گونه اى سبب تحريك جنسى و انحراف جوانان مى شود جلوگيرى نمود.توجه همه ى صاحب نظران و كارشناسان را به نقش مؤثّر معنويات و فضايل اخلاقى در حل اين مشكل جلب مى كنيم.
آشنايان ره عشق در اين بحر عميق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
(1). از پرسش هاى رسيده به مركز.(2). محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمة 10/378.(3). همان، 10/381.(4). همان، 10/375.(5). همان، 3/451.(6). همان، 10/ 386.(7). همان، 10/390.(8). سوره ى اسراء، آيه ى 32 و نور آيه ى 33.(9). ميزان الحكمة 4/238.(10). همان، 4/340.(11). لذات فلسفه، ص 459.(12). ما و فرزندان ما، ص 83. ر.ك: همت سهراب پور، جوانان در طوفان غرايز، ص 25.(13). سيد على اصغر احمدى، تحليلى تربيتى بر روابط...، ص 7.(14). ايران جوان، ش 135، ص 36.(15). لذات فلسفه، 129.(16). مجله ى صبح، 16/4/1374.(17). كنزالعمال، ج 3، ص 373، شماره ى 7000.(18). طبرسى، مجمع البيان، ج 8، ص 155.(19). پروفسور رابرت اگنر، برگزيده ى افكار راسل، ترجمه ى عبدالرحيم گواهى، ص 123.(20). مرتضى مطهرى، اخلاق جنسى، ص 65 و 66.(21). مجله ايران جوان، ش 135، ص 36.(22). براى اطلاع بر نظرات مراجع عظام رجوع شود به بخش پنجم.(23). مجله ى ايران جوان، ش 135، ص 34.(24). دكتر احمد احمدى، روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 125.(25). دكتر محمود بهزاد، تفاوت هاى زن و مرد از نظر روان شناسى و...; ر. ك: فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، ص 63.(26). سوره ى نور، آيه ى 30 و 31.(27). ميزان الحكمة، ج 10، ص 74.(28). همان، ج 10، ص 77.(29). همان، ج 10، ص 71.(30). ابراهيم امينى، آيين همسردارى، ص 281.(31). ناصر مكارم شيرازى، مشكلات جنسى جوانان، ص 167.(32). ميزان الحكمة، ج 10، ص 81.(33). سوره ى مومن، آيه ى 19.(34). ميزان الحكمة، ج 10، ص 76.(35). همان، ص 80.(36). همان، ص 78.(37). از پرسش هاى رسيده به مركز.(38). ماه نامه صبح 16/4/1374.(39). مرتضى مطهرى، مسئله ى، ص 83.(40). ر.ك: بازى گرى زن در سينما و تئاتر، فصل نامه ى فقه اهل بيت، شم 23/1379، ص 93.(41). مهدى فخيم زاده در مصاحبه اى با روزنامه جمهورى، 14/10/79، ص 10.(42). سوره ى يوسف، آيه ى 34.(43). سوره ى يوسف، آيه ى 23 و 24.(44). سوره ى نور، آيه ى 31.(45). تفسير الميزان، ج 16، ص 25.(46). سوره ى قصص، آيه ى 23 ـ 25.(47). الميزان، ج 16، ص 29.(48). همان، ص 26 ـ 29.(49). ميزان الحكمة، ج 4، ص 540.(50). وسائل الشيعه، ج، 14، ص 144 حديث 5، ب ـ 106، مقدمات نكاح.(51). همان، ص 143 حديث 4، ب ـ 106.(52). سوره ى احزاب، آيه ى 32.(53). نهج البلاغه، فيض الاسلام، حكمت 226 و نهج البلاغه، ترجمه ى محمد دشتى، حكمت 234. با توضيح آيت الله مظاهرى، ر.ك اخلاق و جوان، ج 2، ص 175.