کمالات وجودی انسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کمالات وجودی انسان - نسخه متنی

محمد شجاعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4ـ انسان. انسان از آن جهت كه انسان است و اشرف مخلوقات مي‏باشد، نه جماد است، نه نبات است و نه حيوان. اين بدان معنا نيست كه فاقد كمالات و آثار وجودي جمادات، نباتات و حيوانات است، بلكه به‏معناي اين است كه آنچه مايه انسانيت انسان و شرافت او بر ساير موجودات است امري غير از كمالات وجودي سه قسم گذشته است. چرا كه انسان در آن آثار وجودي با سه قسم ديگر مشترك است و فضيلتي در آنها ندارد. فضيلت و شرافت يعني برتري، و برتري يعني داشتن چيزي كه در دست ديگران نباشد. بنابراين نمي‏توان فضيلت و برتري انسان بر ساير موجودات مشهودمان را به داشتن كمالات جمادي، گياهي و حيواني بدانيم. هرچند انسان در ظهور آن كمالات از خود قابليت بيشتري نشان دهد، زيرا قابليت بيشتر داشتن در يك كمال، آن كمال را از حقيقت و مرتبه خود خارج نمي‏كند. به‏عنوان مثال اگر انسان در غضب و يا شهوت جنسي قابليت بيشتري نسبت به حيوانات از خود نشان داد هرگز غضب و شهوت از مرتبه كمالات حيواني فراتر نمي‏روند و به مرتبه يك كمال انساني نمي‏رسند. به عبارت ديگر انسان فقط توانسته يك كمال حيواني را بيشتر از خود حيوانات نشان دهد، نه اينكه شهوت و غضب كمال انساني شده باشند. در اين صورت مي‏گوييم انسان يك حيوان قويتر است. همچنين وقتي‏كه انسان داراي قدرت بدني زيادي مي‏شود مي‏گوييم او يك گياه قويتر شده نه يك انسان بهتر. به عبارت ديگر همان‏طور كه گفتيم قدرت بدني يك كمال گياهي است نه يك كمال انساني؛ يعني اگر انساني از نظر قدرت بدني قويتر از ديگران بود، او فقط در يك صفت گياهي قويتر است نه اينكه انسان بهتري است و در انسانيت بالاتر است. همچنين است وقتي انسان لباسي زيبا و رنگارنگ و فاخر بر تن مي‏كند، مي‏گوييم او يك كمال گياهي را به استخدام درآورده و مورد استفاده قرار داده است نه اينكه او با پوشيدن لباسي زيباتر و با جنسي بهتر و يا برخورداري از قيافه و صورتي زيباتر، در انسانيت و شرافت از ديگران پيشي گرفته باشد.

چرا كه برتري حقيقي انسان به برتري در حقيقت انسانيت و آن آثار و كمالاتي است كه ويژه اوست و در حيوانات و گياهان و جمادات يافت نمي‏شود، كه اگر در آنها يافت شود آن كمالات ديگر كمال ويژه انساني محسوب نمي‏شوند بلكه جزء كمالات مشتركند.

اگر قايل به برتري انسان نسبت به ساير موجودات باشيم و او را اشرف مخلوقات بدانيم كه چنين نيز هست، بدين معناست كه در انسان كمال يا كمالاتي وجود دارد كه در ساير موجودات قبلي نيست والاّ برتري و شرافت او معنا نداشت.

/ 18