پيشگفتار - مبانی اعتقادات در اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اعتقادات در اسلام - نسخه متنی

سیدمجتبی موسوی لاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشگفتار

شايد همه برادران و خواهران پاسدار بدانند كه: آموزش عقيدتى سياسى سپاه، مانند هر آموزش اسلامى ديگر، از حساسيت و ظرافت خاصى برخوردار است.

در آموزش مسايل مذهبى بايد چنان «دقيق» و «باريك بين» بود كه مبادا به جاى ارشاد و بالابردن سطح آگاهيهاى اسلامى، گرفتار كجروى علمى يا انحراف از «اسلام فقاهتى» شويم. لذا به منظور پيشگيرى از چنين خطرى بزرگ بود كه بنا به درخواست واحد آموزش عقيدتى سياسى سپاه، «مركز تحقيقات سپاه» در قم به وجود آمد.

در اين مركز، «متون درسى» و جزوه هاى آموزشى تمام سطوح سپاه و بسيج (بمعنى اعم كلمه) توسط گروهى از فضلاى حوزه و برادران پاسدار با همكارى شوراى نويسندگان فراهم مىگردد. اما براى اينكه نوشته هاى اين عزيزان، از دقت و اعتبار بيشترى برخوردار گردد، جمعى از «مدرسين حوزه علميه قم» به عنوان هيئت علمى مركز تحقيقات، اين نوشته ها را با دقت مطالعه و بررسى نموده و تائيد مىنمايند. پس از تائيد و پيشنهادات و اصلاحاتى كه مدرسين محترم به عمل آوردند، چاپ و منتشر مىشود.

كتاب حاضر (مبانى اعتقادات در اسلام) تأليف دانشمند محترم حجة الاسلام آقاى سيد


مجتبى موسوى لارى است. با آنكه اين كتاب، پيش از اين، نگارش يافته و چاپ شده بود، ولى از آنجا كه براى تدريس و آموزش منظم در نظر گرفته نشده بود، لذا براى اينكه در آموزشهاى كلاسيك «سپاه» كاربرد بيشترى داشته باشد قبلا در هيئت علمى مركز، مورد مطالعه و بررسى قرار گرفت و با ارائه پيشنهادات و اصلاحات سودمند از سوى هيئت محترم، نويسنده به تكميل آن پرداخت.

اينك با تشكر از زحمات حضرات هيئت علمى و نويسنده محترم و آرزوى موفقيت بيشتر براى همه، توجه مسؤلان آموزش، معلمان و متعلمان را به چند نكته جلب مىكنيم:

1 ـ اين كتاب براى تداوم آموزش «سطح دو» منظور شده است، اما چنان نيست كه اگر يك مربى آن را در مورد ديگرى (فرضاً يكى از مراحل آموزش و در سطوح موجود) براى برادران و خواهران پاسدار، قابل استفاده ديد كاربردى نداشته باشد.

2 ـ ما هيچگاه ادعا نداريم كه كار ما صد در صد بى «عيب» است و «نقد»پذير نيست، بلكه با صراحت مىگوئيم چنانچه خوانندگان، اعم از صاحب نظران، مربيان و متعلمان در آن ايرادى ديدند، بر ما منّت نهاده متذكر شوند، و يا اگر پيشنهاد اصلاحى و تكميلى دارند از ارسال آن به آدرس زير دريغ نورزند.

قم ـ مركز تحقيقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى. واحد آموزش عقيدتى سياسى.

بحثى پيرامون: معاد

درس چهل و سوم

تصوير مرگ در دو چهره ى مختلف

با آنكه پديده ى حيات وزندگى ارزشمندترين موهبت است، و از دست رفتن آن بسى غم انگيز و وحشت زا، اما ترديدى هم نيست كه انسان خواه و ناخواه به اين جهان گام مىنهد، وزندگى را آغاز مىكند، و در اين مهمانسرا چندى مىماند، و سرانجام با سيماى دردناك و اخم آلود مرگ روبرو مىشود، و طومار حياتش در هم مىپيچد.

دنياى ما دنياى بى ثبات و آرامش است، در اين جهان چرخ زايشها متوقف نمى شود، باور نكنيد كه در جوّ زايشها و مرگ چيزى بى آنكه دستخوش تغيير باشد، خودنمائى كند.

هر آنچه موجوديت مىيابد، راه منتهى به مرگ را بايد در نوردد، چه انسان باشد، و چه توده هاى بى شمار موجودات ديگر، فرق نمى كند، هر پديده اى كه حركتش در مرز ماوراى ماده ختم شود زوال يافتنى است، زيرا صفت مشخصه اش آنرا به نابودى مىكشاند، وپايان كارش فناشدن است، و بالاخره مرثيه ى پايان پذيرى در تمام قلمرو هستى اين جهان


طنين انداز است.

پيش از هر چيز بايد به طرح مسأله ى پيچيده ى پايان زندگى پرداخت، و آنرا تجزيه و تحليل كرده، و به پرسش هائى كه در اين زمينه مىشود پاسخ گفت.

آيا زندگى در همين دوره ى حيات خاكى كه ميان زاد و مرگ محصور است، يعنى در يك فاصله ى زمانى كه در بن به دنيا آمدگان جاى از دنيارفتگان را پى درپى مىگيرند، خلاصه مىشود آيا بايد چنين تصور كرد كه جز اين وجود سه بعدى بر صحنه ى دنيا، وجودى ديگر نيست، بر ويژگيهاى فردى و شخصيت ما مهر عدم مىخورد يا به راستى در وراى اين زندگى فردائى جاودانه كه انسان جهان را و خويشتن را از نو احساس كند، در انتظار او است و سيستم فيزيكى اين جهان پس از تبديل به جهان ديگر سيماى متكامل و نوين خود را نشان خواهد داد و بالاخره در اين آمدنها و رفتن ها، در اين شكل گرفتن ها و نابودشدن ها، هدفى ربانى دخالت دارد؟. يعنى مشيت الهى چنين خواسته كه وى كه برگزيده ى يزدان است به شكل مسافرى موقتى در روى زمين زندگى كند، و سرانجام بر اساس همان مشيت به عرصه ى جهان ديگر منتقل شود، و چون رسيد در قلمرو آن جاودانه مسكن گزيند.

اگر مرگ با را با فرض نخست توجيه كنيم، زندگى در هر شرايطى دردآلود و الم انگيز است، زيرا احساس نيستى و فنا احساسى خوف انگيز و فلج كننده است كه رنج ناشى از آن چيزى نيست كه بتوان انكارش كرد.

ولى از ديدگاه دوم يعنى از ديدگاه انسانى كه به دژ انديشه هاى ماوراء طبيعت پناه برده واز فراز آن بر اين جهان نظرمى افكند، و معتقد است حركت توحيدى كه انسان وجهان را در يك صف قرار مىدهد از حركت باز نمى ايستد، مرگ شكسته شدن قفس تنگ و محدود تن و آزاد


شدن از آن و ورود به حوزه ى بسيار وسيعتر و منطقه اى دل انگيز و ايده آل است، در اين صورت مرگ جز تعويض قالب و تغيير لباس نيست، با مرگ انسان اين لباس و پيكر خاكى را رها مىكند، و لباس برزخى به بر خواهد كرد، آنگاه براى عروج از يك مرحله به مرحله ى بالاتر و پر كشيدن به سوى بى نهايت لباس برزخى را بدور مىافكند، و لباس ابدى مىپوشد.

پايان زندگى براى انسانهائى كه اين انديشه ى متعالى و ارزشمند را دارند، يك تحول سرشار از خير است، تحولى كه در آن هر چيزى هويت خود را باز مىيابد و خالص مىگردد.

«دكتر كارل» دانشمند معروف مىگويد:

«پاسخ مذهب به اضطراب بشريت در برابر راز مرگ خيلى بيشتر از جواب علم ارضاء كننده است، مذهب به انسان پاسخى ميدهد كه قلبش مىخواهد.» (1) پس تلخى و ناگوارى ترك كردن دنيا براى آن گروه كه گذر از ديواره ى مرگ را لحظه ى پايان همه ى ابعاد وجودشان تلقى مىكنند، و مىپندارند كه آن سوى مرز زندگى نيست، امرى طبيعى خواهد بود، ولى در چشم انداز كسانى كه معتقدند در اين دنيا، بازى متنوعى بيش در جريان نيست، بازى بى همانند آنچه كودكان و هنرمندان بدان مشغولند، و كوچيدن از جهان ماده ارتقاء و عروج است در معراجى كه سر به بى نهايت دارد، صورت مسأله به كلى دگرگون مىشود، و چهره ى ديگرى به خود مىگيرد، به گونه اى كه ديگر نه تنها قيافه ى مرگ وحشتناك و هول انگيز نيست بلكه هستند شيفتگانى كه حتى براى رها كردن تن خاكى و رسيدن به وصال «او» بى تابى مىكنند.!

چنين برداشتى ازچهره ى مرگ، انسان را در راه اهداف پاك با ايثار



1. راه و رسم زندگى ص 142.



/ 185