عوض آبرو
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْآورده اند كه يكى را دست تنگى پديد آمد. وى را گفتند: پيش حسين بن على عليه السلام رو. اگر در خزينه وى چيزى بود، آنچه خواهى به تو دهد و غنيمت داند. پيش حسين عليه السلام رفت و سؤال كرد. حسين عليه السلام خزينه دار را فرمود كه هزار دينار زر به وى ده. خزينه دار به وى داد. مرد بنشست و نيك و بد جدا مىكرد. خزينه دار گفت: برخيز كه خون نفروخته اى. مرد گفت: آبروى خود فروخته ام. حسين بن على عليه السلام فرمود كه راست گفت هر چه به سائل دهند، در عوض آبروى وى بيفتد. شعر:
ما اعتاض باذل وجهه بسؤاله
و اذا السؤال مع النوال و زنته
رجح السؤال و خف كل نوال
عوضا و لونال الغنى بسؤال
رجح السؤال و خف كل نوال
رجح السؤال و خف كل نوال