لزوم ساده زيستى براى پيشوايان مذهبى - داستانهای اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستانهای اصول کافی - نسخه متنی

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لزوم ساده زيستى براى پيشوايان مذهبى

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

(علا بن زياد و عاصم بن زياد، دو برادر بودند و در بصره زندگى مىكردند، و از اصحاب و ياران امام على عليه السلام به شمار مىآمدند، علاء بيمار شد و بسترى گرديد، حضرت على عليه السلام براى عيادت او به خانه او رفت، چشمش به خانه وسيع علاء افتاد، به او فرمود:«اين خانه با اين وسعت را در اين دنيا براى چه مىخواهى با اينكه در آخرت به آن نيازمندتر مىباشى؟»

سپس فرمود: «مگر اينكه بخواهى با اين وسيله، به آخرت برسى، در اين خانه افرادى را مهمان كنى، وصله رحم نمايى، و حقوق لازم خود را ادا كنى، كه در اين صورت به آخرت، نائل شده اى».

علاء عرض كرد: از برادرم عاصم، پيش تو شكايت مىكنم.

امام على: مگر او چه كرده است

علاء: عبائى پوشيده واز دنيا كناره گرفته است...). (121)

(و در اصول كافى آمده: ربيع بن زياد در مورد برادرش عاصم، نزد على عليه السلام چنين شكايت كرد:)

او بر اثر كناره گيرى از دنيا، همسرش را غمگين نموده وفرزندانش را اندوهناك ساخته است.

امام على: عاصم را نزد من بياوريد.

عاصم را به حضور حضرت على عليه السلام آوردند، حضرت تا او را ديد چهره درهم كشيد و فرمود: «از همسرت خجالت نكشيدى، و به فرزندانت رحم ننمودى گمان مىكنى كه خداوند چيزهاى خوب و پاكيزه را براى تو حلال كرده ولى نمى خواهد تو از آنها بهره مند گردى، تو در نزد خدا پست تر از آن هستى كه چنين نسبتى به او بدهى، مگر خداوند نمى فرمايد:

والارض وضعها للانام - فيها فاكهة والنخل ذات الاكمام

«خداوند زمين را براى خلائق آفريد- كه در آن ميوه ها و نخلهاى پرشكوفه است» (رحمان -10 و11).

و مگر خداوند نمى فرمايد:

مرج البحرين يلتقان - بينهما لايبغيان... يخرج منهما اللؤلؤوالمرجان.

«دو درياى مختلف را در كنار هم قرار داد - در حالى كه با هم تماس دارند... از آن دو، لؤلؤو مرجان خارج مىشود» (رحمان - 19 تا22).

سوگند به خدا كه بهره گيرى از نعمتهاى خدا با عمل (شكر عملى) بهتر از يادآورى نعمتهاى خدا با زبان (شكر زبانى) است، همانا خداوند مىفرمايد: واما بنعمة ربك فحدث:

«و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن» (ضحى -11)

عاصم عرض كرد: اى امير مؤمنان! پس چرا خود شما به خوراك ناگوار و لباس خشن اكتفا كرده اى

امام على عليه السلام در پاسخ او فرمود:

«و يحك ان الله عزوجل فرض على ائمة العدل ان يقدورا انفسهم بضعفة الناس كيلا يتبيع بالفقير فقره»

«واى بر تو! همانا خداوند بر پيشوايان عدالت واجب كرده كه خود را در لباس و خوراك با افراد ضعيف و فقير، هماهنگ كنند، تا فقر و تنگدستى، فقير را به هيجان نياورد كه سر از فرمان خدا برتابد».

عاصم سخن مولايش على عليه السلام را پذيرفت، عباى خشن را كنار گذاشت و لباس نرم بر تن كرد و بر سر زندگى خود آمد. (122)

/ 468