تاءثير مباحث قرآن
بدون هيچ گونه مقدمه اى، مىتوان مدعى شد كه قرآن عميقترين تاءثير را در توجه مسلمانان به تاريخ از خود به جاى گذاشته است. (6) قرآن نه تنها خود بخشى از مواد تاريخى را عرضه كرده بلكه مسلمانان را تشويق به فراگيرى تاريخ نموده تا در راهيابى به سوى هدايت و ديندارى از آن بهره جويند، و اين هردو، در ايجاد انگيزه دينى در وجود انسانها براى توجه به تاريخ مؤثر بوده است.
البته دايره اين توجه، محدود به ارزيابى جريانات حق وباطل بوده و در راستاى قانونمندى خاصى كه قرآن از زندگى اجتماعى بشر در تاريخ عرضه كرده، مىباشد. رنگ دينى تواريخ اسلامى به ويژه تكيه بر انبيا و نيز كار مداوم بر روى مغازى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم متاءثر از همين بينش است. گرچه به مرور به دلايلى ديگر، مباحث تاريخى گسترده اى در متون تاريخى مسلمانان مطرح گرديد.اما عنوان عبرت كه قالب پرداخت هاى تاريخى قرآن بود، در بسيارى از مواقع مورد توجه مسلمانان قرار گرفت و تاريخ به عنوان تجارب الامم عرضه شد.
توجه مسلمانان به تاريخ انبياى گذشته كه بعدها آنها را به سوى متون تاريخى اهل كتاب كشاند وتاءثير بزرگى بر فرهنگ تاريخ نگارى و محتواى كتاب هاى تاريخى ميان مسلمانان باقى گذاشت، ناشى از علاقه مسلمانان به تفسير آيات قرآنى در زمينه تاريخح انبيا بود.