اين سخن گذشت كه نظام خارجى بر زير ساخت قانون عليت و معلوليت استوار است، چنان كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: كل قائم فى سواه معلول (98) يعنى هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول چيزى است كه وجودش عين ذاتش باشد. بدون شك علت، بايد قوى تر از معلول باشد، با اين وجود برخى از اهل معرفت (99) گفته اند: بسم الله گفتن بنده به منزله كن از پروردگار است. در اين باره روايتى نيز رسيده كه: بسم الله به اسم اعظم خداى تعالى نزديك تر از سياهى چشم به سفيدى آن است. (100) بنابراين، نمازگزارى كه به حكمت نماز شناخت كامل دارد و به آداب آن پايبند است به جايى مىرسد كه گفتن بسم الله الرحمن الرحيم از ناحيه او در آغاز فاتحة الكتاب - كه نماز بدون آن كامل نيست - با كن از ناحيه خداوند متعال برابرى مىكند، خدايى كه چون لفظ كن از او صادر گردد، بدون درنگ مقصود به كون تام نه ناقص حاصل مىآيد. (101)روشن است كه قرائت با توجه به وجود اعتبارى آن، توان تاءثير امر خارجى را ندارد، بلكه از آن جهت كه داراى راز وجودى است، بر اين امر. توانمند است، و اسم بلكه مطلق اسماء الله امرى است وجودى و از هر عيب و نقص منزه، از اين رو خداوند سبحان به رسولش صلّى الله عليه وآله فرمان به تسبيح اسم داده است: سبح اسم ربك الاعلى. (102) اين اسم، سر اسم لفظى است كه نمازگزار آن را بر زبان جارى مىكند، و پوشيده نيست كه سر اسم اعظم از بزرگ ترين رازهاست و جز با پاره كردن همه حجابها بدان نمى توان دست يافت، چنان كه در بحث تكبيرهاى آغازين نماز گذشت. از اين رو در حديث معراج چنين آمده است:...فلما فرغ من التكبير و الافتتاح، اوحى الله اليه سم باسمى، فمن اجل ذلك جعل بسم الله الرحمن الرحيم فى اول السورة (103)؛ چون پيامبر صلّى الله عليه وآله از تكبير و افتتاح فارغ شد، خداوند به او وحى فرمود كه نام مرا ببر، از اين رو بسم الله الرحمن الرحيم در آغاز سوره قرار گرفت.