نماز
حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد
گـر نه موش دزد در انبان ماست
اول اي جان دفـع شر موش كن
وانگهي در جمع گندم كـوش كن
گندم انبان چـل ساله كجاسـت
وانگهي در جمع گندم كـوش كن
وانگهي در جمع گندم كـوش كن
اي كسي كه صبح تا شب با هزار زحمت و مشقت انبارت رو پر از گندم مي كني ! اون همه گندمي كه جمع كردي
كجاست ؟ وقت اون نشده كه باور كني انبار تو پر از موشهاي دزده ؟ اول موشها رو از بين ببر بعد گندم جمع كن وگرنه فايده اي نداره .
اين چند بيت شعر ، در حقيقت راجع به مسائل معنوي هست . چرا اين همه واجبات و مستحبات ما رو آدم نمي كنه ؟ چرا اينها دست ما رو نمي گيره ؟ چون قلب ما مكان مطمئني براي معنويات نيست . به قول شاعر : انبارمون موشِ دزد داره . بحثي كه در اين جلسه مي خوايم به اون بپردازيم بحث بسيار مهم و اساسي و ريشه اي نمازه .يكي از بحثهايي كه اگر بشنويم و عمل كنيم در حقيقت موشهاي دزد رو از قلبمون بيرون كرديم . سعي مي كنم بطور خلاصه به مسئله نماز بپردازم به اين اميد كه ان شاء الله همگي عمل كنيم . اول كار موضوع رو باز مي كنم و تيترهاش رو مي گم :
1- اهميت نماز
2- انواع مصلين
3-شرايط قبولي نماز
4- راههاي حضور قلب در نماز
5- علاج
قطعي حواس پرتي در نماز
6- اسرار ظاهري و باطني نماز
7- تكميل حقيقت نماز
8- جبران نمازهاي خود
9- مهمترين نماز نافله يعني نماز شب
شايد مشهورترين روايتي كه مي شه در بخش اهميت نماز از اون ستفاده كرد همين روايت مشهوره كه اغلب بلديم و متأسفانه بهش توجه نداريم ! روايتي كه بسيار روشن و واضح وضعيت نماز رو در آخرت روشن مي كنه ، مي فرمايد :
ان الصلوه عمود الدين . ان قبلت قبل ما سويها وان ردت رد ما سويها
نماز پايه و ستون دين است . اگر نماز قبول شد بقيه طاعات و عبادات چه واجب وچه مستحب قبول مي شود و اگرقبول نشد ، هيچ عبادتي قبول نيست .
اين حديث شنيدنش يه حرفه و باور كردنش يه حرفه ديگه و عمل كردنش حرف سوم ! از همه مهمتر براي اينكه اين حديث براي شما جا بيوفته من مثالي عرض مي كنم : ببينيد يه ساختمان كه مي خوان بسازن ، اولين چيزي رو كه مهندس ساختمان بررسي ميكنه اينه كه اين زمين قدرت و نگهداري ساختمان رو داره يا نه ؟ بعد مي ياد و برطبق ساختماني كه ميخواد بسازه ، براش پايه و پي مي زنه . فنداسيون براش مي ريزه . براي چهار طبقه يه مدل و براي هشت طبقه يه مدل ديگه و براي مثلا برج سازي يه مدل ديگه . بعد مي رسه به جايي كه ساختمان در معرض يه آزمايش قرار مي گيره واين آزمايش طبيعي همون زلزله است . حالا اگر پايه اي كه اين ساختمان روي اون درست شده متناسب نباشه ، اين خانه فرو مي ريزه . اگر پايه ايراد داشته باشه ساختمان تاب نمي ياره و خراب مي شه . حال دقت كنيد اگر ساختمان 2طبقه باشه يه خسارتي به بار مياد و اگر 20 طبقه باشه يه خسارت بسيار بزرگتر ببار مي ياد . يعني اگر پايه درست نباشه اون كسي كه بر پايه نادرست ساختمان 20 طبقه بنا كرده بيشتر خسارت مي بينه . چيزي كه من مي خوام نتيجه بگيرم اينه كه ما اگر نمازمون به عنوان پايه و بن ، درست نباشه ، هرچي كه خانه معنويات خودمون رو بالاتر ببريم مثلاً 10000 جلسه هيأت رديف كنيم ، 2000 روزه مستحبي و . . . خلاصه هرچي بالاتر بريم اگر نمازمون ايراد داشته باشه در معرض اولين آزمايش الهي ، اين خانه تو فرو مي ريزه و جالب اين كه هرچي بالاتر باشي بدتر زمين ميخوري ! ببينيد چقدراين مطلب دقيق و ظريف و مهمه ! دراين جامعه اي كه حتي به واجبات هم كامل عمل نمي شه ، شما كه دنبال مستحبات هستيد و اهل نور و اشك و اخلاص و روضه و . . . اين رو دقت داشته باشيد . وقتي معصوم (ع) مي فرمايد :
عمود الدين به اين ظرائف دقت داره . بدون نماز هرچي بيشتر عبادت كني اينها فقط بار مي شه براي بدتر زمين خوردن !
مطلب دوم :
در اهميت نماز روايت ديگه اي وارد شده كه مرحوم شيخ عباس در منازل الاخره و مرحوم علامه تهراني در معاد شناسي نقل كردند ( و كلا همه كتب مربوط به قيامت به اون اشاره كردند ) روايت مي فرمايد كه عقبات صراط ، يعني جاهايي كه مورد پرسش و پاسخ قرار مي گيريد هفت عقبه است : بايد يكي يكي عقبات رو رد كنيم البته ان شاء الله همه رو با هم يكي يكي به سلامت رد مي كنيم و اگر شهيد هم شديم كه بدون هيچ سؤالي صاف مي ريم داخل بهشت !
ان شاء الله .
اما مي فرمايند : اولين عقبه ، عقبه صلاه هست . يعني چي ؟ با روال عادي ( يعني اينكه اگه بدون اينكه شهيد بشيم خواستيم عقبات رو طي كنيم ) اگر در عقبه اول كه نمازه قبول نشديم ، ديگه نوبت به عقبه هاي بعد نمي رسه .
مثل كسي كه داره درس مي خونه ، اول دبستان رو شروع كرده ، مي گه : حالا كلاس اول رو قبول نمي شم ، توي كلاس دوم جبران مي كنم ! نمي شه آقا . بايد اول رو قبول بشي بعد بري كلاس دوم . حالا اگر شما فكر مي كنيد بقيه عبادات مي تونه كسري نماز ما رو جبران كنه ، در اشتباه هستيد . تا واجبات قبول نشه هيچ مستحبي قبول نيست البته اين كه مي گم قبول نيست قبلا هم براتون گفتم كه از ديد روايات مي گم . ولي اونجا توي قيامت اصلاً معلوم نيست چه خبره ، هيچ كسي نمي دونه و خدا هم كه ارحم الراحمينه ، ولي الان قانون اينه كه دارم مي گم .
در اهميت نماز ، روايات بسيار زيبايي وارد شده . اونقدر در اهميت نماز آيه و روايت و حديث و داستان داريم كه كتابها مي شه نوشت كه البته نوشتن . اما به عنوان مشتي نمونه خروار من چند روايت رو توضيح مي دم : يه حديث زيبا و اميد بخش كه حديث قدسي هم هست . اين حديث راجع به حساب و كتاب روز قيامت هست ، همه شما شنيديد . حضرت رسول ( ص) مي فرمايند :
قال الله تعالي : ان لعبدي علي عهدا ان اقام الصلوه لوقتها ان لا اعذبه و ان ادخله الجنه بغير حساب .
بر من خدا نسبت به بنده ام تعهد است كه اگر نمازش را در وقت خودش انجام دهد ، هيچ او را عذاب نكنم و بدون حساب و كتابي او را به بهشت ببرم .
خدا داره به ما تعهد مي ده . به همين راحتي ! البته نمازي كه نماز باشه . يه قضيه تاريخي همراه با يه حديث رو عرض ميكنم كه مژده بسيار بزرگي هم براي ماست . روايت هست كه حضرت رسول (ص) در جمعي نشسته بودند و تفسير سوره واقعه و از مسائل آخر الزمان مي فرمودند . تفسير اين قسمت از آيه مباركه
السابقون السابقون اولئك المقربون و . . . تا جايي كه مي فرمايد : ثله من الاولين و قليل من الا خرين
ايشون مي فرمايند كه السابقون در آخر الزمان خيلي قليل و كم هستند . حضرت ضمن حديثي طولاني دليل اينكه چرا در آخر الزمان ديندار واقعي و پيش رو كم مي شه رو بيان مي فرمايند . خود اين پيشگويي يه معجزه است .
حضرت مشكلات مردمان آخر الزمان رو هم مي شمرند ، از جمله اينكه ما رابطه مون با خدا از طريق ولي ، قطع شده و امام معصوم رو نمي بينيم . مردم سوال كردند : چرا ؟! اين بي عدالتي در حق مردم آخر الزمان هست و كارشون خيلي سخت مي شه . حضرت به سلمان اشاره كردند و فرمودند اگر ايمان ده پله داشته باشه ، سلمان در پله دهم قرار داره . بعد حضرت اين سخن عجيب رو بيان فرمودند كه مژده بزرگي براي همه ماست . فرمودند : جواني كه در آخر الزمان واجبات خود را انجام دهد و محرمات را ترك كند هم رده با سلمان است . ببينيد چقدر كار براي ما آسون شده ؟! سلمان براي اين كه به اين مقام برسه ، خيلي كارها مي كرد ولي ما فقط با ترك محرمات و انجام واجبات بدون هيچ رنج و مشقتي و حتي بدون انجام مستحبات ، هم رده با سلمان مي شيم . لذا دقت كنيد كه اگر مي خوايم دين دار باشيم و مؤمن باشيم از پايه و از فونداسيون و از ريشه شروع كنيم .
حديث تكاندهنده و جالب ديگه اي در باب اهميت نماز داريم ، روايت هست كه حضرت رسول ( ص) از قبرستان عبور
مي كردند . ديدند عده اي بالاي سر قبري نشستن و شديداً گريه و زاري مي كنند . فرمودند : چي شده ؟ عرض كردند : يا رسول الله ! ايشون امروز صبح از دنيا رفتن . حضرت فرمودند : اين گريه و زاري ها دردي از مرده دوا نمي كنه . بعد جمله اي فرمودند كه ما دو تا استفاده از اون مي كنيم ، يه استفاده براي اموات و درگذشتگان و يكي هم براي الان خودمون كه زنده ايم ! حضرت فرمودند :
الركعتان خفيفتان مما تحتقرون احب الي صاحب هذا القبر من دنياكم كلها
يعني دو ركعت از همين نمازهايي كه سبك مي شماريد و حقيرش مي داريد . ( از همين نمازهاي الكي ما ) براي صاحب اين قبر از همه دنياي شما با ارزش تره .
يعني هم براي خودتون و هم براي ميت بلند شيد نماز بخوانيد . چه كارهايي كه اونجا نماز براي ما نمي كنه ! اونجا چشم انسان باز مي شه : اي دل غافل ! چه كارها ميتونستم با اين نماز بكنم و چه وقتهايي رو كه همين طوري هدر دادم ! چقدر من غافل بودم ! امام صادق (ع) مي فرمايند : الناس نيام اذا ماتوا اتنبهوا
مردم همه خوابند . وقتي مي ميرند بيدار مي شوند .
كه اي بابا ! اينجا چه خبره ؟! با يه لااله الا الله من چه كارها مي تونستم بكنم ؟! با يه غض بصر ( چشم پوشيدن ) از نامحرم ، و از كارهاي حرام چه كارهايي مي تونستم براي آخرت خودم بكنم و چه درجاتي مي تونستم كسب كنم ؟! با دو ركعت نماز شب چه كارهايي مي شد كرد ؟! و . . . اينها رو اونجا مي فهميم . يه جوري نباشه كه بچه هيئتي و سينه زن حضرت زهرا (س) ، خداي نكرده نماز قضا داشته باشه . اگر نمازت قضا شد ، نذار به ساعت بكشه ، همونجا سريع قضا كن ! حالا كه ان شاء الله عازم سفر مشهد هستيد يه مقدار نمازها رو مرتب كنيد . بريم به امام رضا(ع)چي بگيم ؟! بگيم : آقا ! من دو ركعت نماز زورم اومده بخونم ؟ !
شبهاي قدر ماه رمضان ما صد ركعت نماز مي خونيم و شايد كمتر از يك ساعت طول مي كشه . لذا عزيزان خيلي مراقب باشيد . قدر نماز رو بدونيد . به نمازهاتون توجه داشته باشيد . نماز بهترين حالت آدمي هست .
انواع مصلين :
ببينيم روايات در مورد نمازگزاران چه تقسيم بنديهايي كرده اند ؟ پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند : نمازگزاران امت من چهار گروهند :
يكدسته آنهايي كه هيچ وقت نماز نمي خوانند . تارك الصلوه ها ! كه اصلا روي اين گروه بحث نمي كنم كه چه چيزهايي براي تارك الصلوه وارد شده و اين كه جاشون در جهنم در مكاني بسيار هولناك به نام سقر هست ! كانون جاي صحبت از اين نمك نشناسهاي تنبل و بي لياقت و بي انصاف نيست . دسته دوم : گروهي كه گاهي نماز مي خوانند و گاهي نمي خوانند مي گو يند پير كه شديم قضا مي كنيم ! جايگاه اينها هم در جهنم است ، در مكاني به نام غي اينها هم جزء شما نيستند . گروه سوم كه متاسفانه عده اي از ما هم جزء اينها هستيم ، عده اي هستند كه نماز را مرتب مي خوانند ولي در نمازشان سهل انگارند و جايگاهشان طبق آيه قرآن چاه ويل است :
فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون اينها در نمازشون اهمال و قصور دارند . مثل كلاغي كه بر زمين نوك ميزنه ، سجده مي كنند ، در نماز بازي مي كنند و حواسشون به نماز نيست .
هر چي گرفتاري داره توي نماز يادش مي ياد ! هزارتا كار توي نماز مي كنه ! مرحوم آشيخ رجبعلي خياط رحمه الله عليه به شخصي فرمودند : شيطان را ديدم بر همانجايي كه در نمازت مي خاراني ، بوسه مي زند . الله اكبر !
خدا كنه روز قيامت ما شرمنده واجبات و مستحبات خودمون نباشيم . حالا گناهان به كنار ! از ما مي پرسن : آقا ! اين نماز بود تو خوندي ؟! چرا اينقدر خدا رو كوچيك شمردي ؟
آقاي قرائتي مي فرمودند : يه بنده خدايي نماز مي خوند ، همين كه سلام داد ، با عجله پريد اون طرف !! پرسيدند : آقا ! چي شد ؟! گفت : من اين نمازي كه مي خونم مي دونم تا مي ره بالا ، مي گن : اين نمازش رو بزنيد به كمرش !! لذا زود
مي رم كنار تا نخوره به كمرم !! بعضي نمازها اينطوريه ، حواسها پرته . با هر كس و ناكسي كه صحبت مي كنم ، مي فهمم چي مي گم ، اما با خدا كه مي خوام صحبت كنم ، اصلا حواسم نيست .
ديروز سالگرد عمليات خيبر بود . بچه ها توي جبهه نماز مي خوندن و معجزه مي كردن ! ولي ما نماز مي خونيم و روز به روز عقب تر مي ريم .
تعريف مي كنن يكي از بزرگان فاضل قم ، كه نماز جماعت قم رو اقامه مي كرد ، يه روز در نماز جماعت ايستاده بود . بعد يه بنده خداي روستايي ، با يه كلاه نمدي و بقچه غذا اومد و ايستاد توي صف اول نماز ، پشت سر آقا ! متاسفانه مي دونيد كه توي برخي از مسجد هاي ما رسم شده براي صف اول يه عده اي سر قفلي دارند ! حالا اين كه چقدر در قبولي نماز مهمه رو بعداً مي گم . حضرت آقاي فاطمي نيا مي فرمودند با يه بنده خدايي موقع اذان توي خيابون بوديم . ايشون گفتند : حاج آقا ! بريم برسيم فلان مسجد . گفتم : نه الان دارن اذان مي گن . به اونجا نمي رسيم ، همين دور و ورها ، توي يه مسجدي مي ريم نمازمون رو مي خونيم . گفته بود : نه حاج آقا ! من سي ساله كه پشت سر فلاني نماز مي خونم ، اگر يه روز نباشم خيلي بد مي شه ! آقاي فاطمي نيا فرمودند : بهش گفتم : سي سال نمازت خراب بوده ، تو هنوز دنبال جا هستي نه دنبال خدا !
بريم سراغ مرد كلاه نمدي ! خب يه عده اي بهشون برخورد ، اومدند بهش تنه زدن ! اصلا تحويل نگرفت . همونجا نمازش رو اقتدا كرد . دو ركعت اول و دوم كه تموم شد ، ديدن ركعت سوم رو فرادي خوند و زودتر سلام داد ! بعد هم همونجا نشست . بقچه اش رو پهن كرد و شروع كرد به خوردن نون و پنير ! همه ناراحت شدن كه اين باباي دهاتي اومده صف اول ايستاده ، بعد هم نماز رو فرادي كرده ، حالا هم داره نون و پنير مي خوره ! نماز كه تموم شد ريختند سر اين بدبخت ! خلاصه سر و صدا بالا گرفت . امام جماعت كه آدم بسيار مهذبي بوده برمي گرده ، مي گه : آقا ! چه خبره ؟ قضيه رو براش تعريف مي كنن . ايشون از كلاه نمدي مي پرسه : چرا اينجوري كردي ؟ مي گه : آقا خصوصيه ، به خودتون مي گم .
گفته بود : دو ركعت اول رو پشت سر شما خوندم ، اتفاقاً خيلي نماز باصفايي بود ! ركعت سوم ديدم شما يه خري خريديد ! اين بود كه نماز رو فرادي خوندم . وسطهاي ركعت سوم ديدم رفتيد نعلش رو عوض كرديد و بعد هم داشتيد با خانمتون سر بستن خر توي حياط خونه بحث مي كرديد ! ديدم : اي بابا ! نماز كه خر تو خر شده !!
بعد هم بقچه اش رو پيچيد و رفت . اين روحاني بزرگ اشك از چشماش سرازير شد ، فهميد كه اين بنده خداي كلاه نمدي از اولياء الله هست ، تا سرش رو بلند كرد كه دستش رو ببوسه و . . . ، ديد اثري از او نيست !
وقتي معصوم (ع) مي فرمايد : اولياء ما در ميان همين مردم عادي مخفي هستند و هيچ كس را كوچك نشماريد ، همينه . بعد اون امام جماعت گفته بود : بله همين طوري بود كه ايشون گفت . توي ركعت سوم به ذهنم گذشت كه امروز ما خيلي مشكل اومديم مسجد و پير شديم . خوب هست كه براي رفت و آمد يه خري بخرم ! خلاصه با خودم فكر كردم كه اين كوچه ما چاله و چوله زياد داره ، اگر نعل خر شكست چكار كنم ؟! بعد فكر كردم كه مي رم پيش حاج حسن نعل بند و . . . بعد هم فكر كردم حالا خر رو كجا ببندم ؟! داشتم در فكرم با زنم سر جاي خر ، جر و بحث مي كردم !
مي بينيد ؟! حتي بزرگترين علماي ما هم گاهي دچار اين قصورها مي شن و البته توبه هم مي كنن . ولي اصل قضيه را بايد دقت كنيد . مثلا شما فرض كنيد كه به شما بگن : آقا ! نيم ساعت وقت خصوصي داري با مقام معظم رهبري حفظه الله تعالي صحبت كني ، ايشون گفتن هرچي بخواي ، بهت مي دن . شما قبلش چقدر آماده مي شي ؟ با خودت مي گي : چي بپوشم ؟ چي بگم ؟ چه جوري حرف بزنم ؟ چه جور شروع كنم ؟ بعد هم عاليترين درخواستها رو در نظر مي گيري و آماده مي شي . حال خدا فرموده : ادعوني استجب لكم يعني وقت خصوصي داري . ما هزارها ركعت نماز خوانديم اما يه حاجت از خدا نگرفتيم . در نمازها حواسمون به همه جا هست غير اونجايي كه بايد باشه . بزرگان ما از همين نمازها بزرگ شده اند . خيلي به نماز اهميت مي دادند . حتي كسي مثل وجود مبارك پيغمبر (ص ) . روايت مي گه ، روزي حضرت رسول (ص) در ميان جمعي نشسته بودند ، همه گرم صحبت بودند . ( ايشون خيلي خنده رو و خوش بيان بودند ) اصحاب مي گن : همين طور كه ايشون مشغول صحبت بودند ، يه دفعه ديديم گويا اصلا حضرت ما رو نمي شناسن ! رنگ شون پريد ، دست و پاي حضرت به لرزه در اومد . يه نگاه به خورشيد كردن . گفتيم يعني چي شده ؟ يه وقت پيامبر (ص) صدا زد : ارحنا يا بلال ! ( بلال ! راحتم كن . ) اذن يا بلال ( بلال ! اذان بگو . ) مي خوام به ملاقات خدا برم !
آيا ما اين طوري هستيم ؟ مي پرسن : آقا ! مگر خدا در قرآن نفرموده : ان الصلوه تنهي عن الفحشا و المنكر ما اين همه نماز مي خونيم اما از منكرات دور نمي شيم ، دليلش چيه ؟! خب براي اينكه نمازهاي ما درست نيست . آيا اين توهين به خدا نيست كه بگيم : نمازم تموم شد ، راحت شدم ! يعني از صحبت كردن با خدا راحت شدي ؟! آقا ! به خدا گريه داره . يعني اينقدر ارزش خدا كمه ؟! مسافريم مي گيم : الحمد الله نمازم شكسته است ، دو ركعت كمتر ! خاك بر سر من كه دو ركعت كمتر با خدا حرف زدن ، موجب راحتي من مي شه !
روايت هست : وقتي بنده وارد نماز مي شه ، ملكي ندا مي ده : اي بنده خدا ! اگر مي دانستي در چه حالي هستي آرزو مي كردي هيچگاه از نماز فارغ نمي شدي .
حال اگر واقعاً مي خوايد نماز بخونيد ، نمازي كه بدرد دنيا و آخرت تون بخوره ، بيشتر توجه كنيد :
حضور قلب :
مهمترين شرط قبولي نماز اينه كه در نماز بفهميم چه كار مي كنيم . حضور قلب درجاتي داره . اولين درجه اينه كه به كلامي كه مي گيم توجه داشته باشيم . الحمد الله رب العالمين يعني چي ؟ در نماز به دروغ نگيم اياك نعبد و اياك نستعين خلاصه حداقل براي خدا به اندازه يه فرد عادي در مكالمه اهميت قائل بشيم . البته درجات هر چي بالاتر بره ، بهتره . تا جايي كه بنده هنگام نماز غرق بشه . مثل همون جرياني كه تير رو از پاي مبارك امير المؤمنين (ع) بيرون كشيدند و چون حضرت در نماز بود اصلاً متوجه نشد . البته براي حضور قلب داشتن از همه مهمتر اراده و تمرين هست حضرت امام خميني (ره) در كتاب ارزشمند صلاه العارفين و معراج السالكين دستوراتي دارن . ايشون مي فرمايند :
براي بدست آوردن حضور قلب در نماز ، اول از هرچيز براي مكالمه با خدا اهميت قائل بشيم . براي خدا عظمت قائل بشيم . كم كسي نيست ! خداست ! بدونيم طرف مكالمه كيه ؟ طبيعيه كه هرچقدر عظمت خدا بيشتر در دل ما جلوه كنه ، بيشتر به نمازهامون مي رسيم . مطلب دوم اينكه با مجاهدت و رياضت و تفكر در امور دنيا و آخرت و . . . ، حب دنيا رو از دلمون ريشه كن كنيم چرا كه اين حب دنياست كه ما رو از نماز باز مي داره و از اهميت اين مكالمه بزرگ غافل مي كنه .
سوم اين كه : ذكرهاي نماز رو با آرامش ، به قلب خودمون تلقين كنيم . يعني همون مطلبي كه در باب ذكر قبلاً گفتم : ذكر لساني رو با تمرين و تلقين و اراده به ذكر قلبي تبديل كنيم . مطلب آخري كه حضرت امام (ره) در باب راههاي حضور قلب در نماز ذكر مي فرمايند مواظبت در نماز و اذكار و ادعيه است و جلوگيري از حواس پرتي و پرواز مرغ خيال ، يعني فكر رو متمركز كنيم و البته اين كار در اوايل سخته اما به كمك و ياري خدا با مدتي مراقبت اين امر براي انسان ملكه مي شه .
شرايط قبولي نماز :
قبل از اينكه به شرايط قبولي نماز بپردازيم لازمه اين مطلب رو همين جا توي پرانتز عرض كنم : يه سري عوامل خارجي ، از بيرون با اين نماز ما بايد همراه باشه وگرنه معناي نماز كامل نمي شه . گرچه اين بحث ، عوامل اجتماعي دين رو معرفي مي كنه و نشون مي ده كه دين فقط نماز نيست . بلكه يك مجموعه به هم پيوسته است كه همه با هم متمم دين هستند . اما اين بحث الان اينجا جاش نيست و البته بحث بسيار مفصلي هم هست ولي براي اينكه حواستون رو متوجه اونجا هم كرده باشم فقط يه حديث در اين خصوص عرض مي كنم . ( معني حديث )
قال الصادق (ع) : قال الله تعالي :
اگر تمام شرائط داخلي نماز رو رعايت كني باز هم نماز قبول نيست مگر به هشت شرط :
1 ـ كبر و غرور نداشته باشي .
2 ـ با نماز خواندنت از خدا طلبكار نشوي .
3 ـ از شهوت و هواهاي نفساني بپرهيزي .
4 ـ فقط موقع نماز به ياد خدا بودن فايده ندارد . بلكه بايد هميشه به ياد خدا باشي .
5 ـ بد خلقي با مردم نكني .
6 ـ انفاق كني و دست خير داشته باشي
7 ـ ديگران را بر خودت ترجيح دهي .
8 ـ رحم داشته باشي .
اسرار نماز :
خب بحث وارد قسمت مهم و شيريني شد كه البته آموختن اين بحث در جهت تعالي ما و در جهت متوجه ساختن بيشتر ما به نماز ان شاء الله مؤثر خواهد بود . پس خوب عنايت داشته باشيد ، در مقدمه اين بحث بايد يادآور بشم ، حتما اينجوري نيست كه ما به همه اسرار نماز پي برده باشيم . اين چيزي كه الان گفته مي شه ، توسط علما و بزرگان آورده شده و در حقيقت چيزيه كه اينها به اون رسيده اند ، شايد درست باشه و شايد نباشه . اين يه مطلب ، مطلب ديگه اينكه ، نماز ، هم اسرار تجربي و علمي داره و هم اسرار الهي و معنوي . كه ما در اينجا بيشتر به بحث اسرار معنوي مي پردازيم . در زمينه اسرار علمي و تجربي هم كتابهايي نوشته شده كه بعضاً قابل توجه هست و البته بعضي از اين كتابها هم بسيار سست و بي اساس هستند . مثلاً توي يه كتاب نوشتن : نماز صبح براي اينه كه آدم بلند بشه دست و صورتش رو بشوره و يه ورزشي بكنه و اين ورزش براي بدنش خوبه ! خب اينها خنده داره . اين كه برخي مسلمانهاي خواسته اند نماز رو به زور ، با علم فعلي تطبيق بدن ، در حقيقت ناشي از جهل شون هست . يعني اينها با اين كارشون اسلام رو وابسته به علم فعلي مي دونن . در صورتي كه ما مي گيم اصلا علم فعلي ، علم نيست . اگر كامل بود كه ما اينقدر در مسائل پزشكي و رياضي و نجوم و فيزيك و شيمي و . . . تغيير و تحول و درست و غلط نداشتيم . اگر علم كامل بود ، پيشرفت معنا نداشت . شما براي نمونه ببينيد : يه روز مي گن : استامينوفن براي سردرد خ وبه ، اما بعد معلوم مي شه چند مرض ديگه مي ياره ! لذا اگر امروز ما اسلام رو به علم تجربي فعلي تطبيق داديم ، فردا كه علم تغيير و تحول كرد ، اسلام هم زير سؤال مي ره .
اما اسرار معنوي نماز : واجبات نماز ، يازده مورد هست كه پنج تاي اون ركن هست يعني اگر سهوا يا عمدا ترك بشه نماز باطله . انشاءالله ما از باء بسم الله و طهارت و وضو شروع مي كنيم و تا جايي كه لازم باشه براي شما اسرار معنوي نماز رو مي گيم :
اولين مطلب اينكه براي نماز بايد طهارت داشت . كه طهارت خودش به دو بخش تقسيم مي شه :
1 ـ طهارت جسمي
يعني لباس و بدن نماز گذار از نجاست و كثافت پاك باشه . و
2 ـ طهارت روحي ( داشتن وضو )
خيلي ها سرّ وضو رو نفهميدن ، لذا ايراد مي گيرن كه اي آقا ! اين وضو ديگه چه صيغه ايه ؟! يا اينكه مثلاً چرا فقط يه مقدار از دست رو مي شويي ؟ چرا از بالا به پايين مسح مي كشي ؟ چرا سر و پا رو كاملاً نمي شويي ؟ مي گن : خب آدم بره قشنگ خودش رو بشوره ، كيسه بكشه ، شامپو بزنه ! اينجوري كه بهتره !
اينها اشكالشون در اينه كه فكر مي كنند وضو يعني شستن ، در صورتي كه اصلا معناي وضو شستن نيست . وضو يعني : نور ! اما اسرار وضو :
بعضي ها مي گن : چرا براي وضو ، گفتن بايد قسمت هايي از بدن شسته بشه ؟ چرا با آب ؟ و يا اينكه مي گن : چرا نگفتن يه ذكري بگيم ؟ مثلاً به جاي وضو صد مرتبه استغفار كنيم ؟ در قرآن كريم ، يه آيه مشهور وجود داره كه مي فرمايد : و من الماء كل شيء حي يعني از آب همه چيز زنده ميشود .
( خوب دقت كنيد در مبحث اسرار نماز اين مطالبي رو كه عرض مي كنم از چندين منبع استفاده شده ، و جايي اينجوري جمع بندي نشده لذا به اين نكات خيلي دقت كنيد )
اين زنده شدن از آب يعني چي ؟ زنده شدن به اين معنا نيست كه آدم جان نداشته باشه و جان بگيره ، اين يعني زنده شدن واقعي . آيه ديگه اي در قرآن كريم هست كه مي فرمايد : يا ايها الذين آمنوا استجيبوا الله و الرسول اذا دعاكم لما يحييكم زنده شدن يعني نزديك شدن به خدا .
پس وقتي مي فرمايد : از آب هر چيزي زنده مي شود منظور اينه ، نه اينكه آب مرده رو زنده مي كنه . اگر به اين شكل بود ، اولين كسي كه زنده مي شد ، مرده بود ، چون مرده شور اون رو مي شوره . ! پس منظور زنده شدن ظاهري نيست . بلكه منظور زنده شدن باطنيه .
براي ورود گناه به قلب يه راههايي در بدن وجود داره : راههايي مثل چشم ! دهان ، زبان ، گوش ، دست كه مباشرت در گناه مي كنه ، خُب اين اعضاي ما در حقيقت با گناهان مي ميرند . لذا صورت رو مي شوري تا زنده كني . دستها رو ، پاها رو ، مي شوري كه زنده كني . وقتي وسط سر رو مسح مي كشي ، دقيقا مركز فرماندهي بدن كه گاهي دستور به گناه هم مي ده رو تطهير مي كني . اين مزمزه كردن آب در دهان كه مستحب هم هست ، دهان رو تطهير مي كنه و يا استنشاق كه آب رو در بيني مي كني و فرمودن مستحب هست ، اين براي بيرون كردن باد غرور و نخوت از بيني هست .
اول دست راست رو مي شوري چرا كه دست قويه . بعد كه دست راست تمام شد آب رو با دست راست ، روي دست چپ مي ريزي . يعني : اين نعمتهايي رو كه خدا به تو داده هر وقت زياد شد بخشش كن . وضو به انسان درس انفاق مي ده ، مي گه با دست خودت به ديگران كمك كن . اين كه مي فرمايند هنگام وضو گرفتن توجه قلبي داشته باشيد تا نمازتون رو بهتر بفهميد براي اينه كه آدم از وضو درس مي گيره . يعني وقتي چشمش رو مي شوره ، در حقيقت داره توبه مي كنه ، يعني : خدايا ! من ديگه گناه نمي كنم . حضرت رسول (ص ) هم در اين باره مي فرمايند : در نمازهاي پنجگانه ، خود را از گناه و چرك گناه شستشو مي دهيد .
حالا وضو گرفتن ما چه طوريه ؟! اصلاً دقت نمي كنيم . موقع وضو صحبت مي كنه ، مي خوره ، مي خنده و . . . در صورتيكه طبق روايت ، امام سجاد (ع ) موقع وضو گرفتن رنگ چهره اشون مي پريد ! و حال عجيبي پيدا مي كردن .
بعد از وضو ما واجبي داريم بنام : استقبال . يعني رو به قبله ايستادن . دليلي كه علما براي استقبال ذكر كردند اينه كه وحدت مي ياره . وحدت در صراط ! از همين وحدت به خيلي جاها مي رسيم . يكي اينكه آقا ! خدا راهش يه راهه . اگر كسي مي خواد با خدا حرف بزنه و به سمت خدا بره ، يه راه داره . اين بحثهايي كه جديدا مطرح شده تحت عنوان پلوراليسم و تكثرگرايي ، يكي از اشكالات اساسي شون توي همين نكته است . خدا يه راه داره . راهها مختلف نيست . راه يكيه ، منتهي اگر يكي اشتباه كرد و در راه خدا پيش نرفت ، اما در گمان خودش راهي كه مي ره به نظرش درست بود ، بود خب خدا اون رو مي بخشه . اين به اين معنا نيست كه راهش درسته ، خير . البته اينجا ، جاي بحث پلوراليسم نيست و اين بحثها رو هم نبايد سرسري عنوان كرد . فقط من يكي از اشكالاتش رو عرض كردم . و البته اينطور هم نيست كه از اين بحث بترسيم ، نه ، خيلي عالي و مستدل قابل رد كردن هست كه اينجا جاش نيست .
بعد از استقبال ما قيلم داريم . يعني با تمام قوا در خدمت حاضريم ! ما ايستاده ايم . و بعد مستحبه كه سر رو پايين بندازيم و به محل سجده نگاه كنيم . يعني : خدايا ! ما شرمساريم . با اين نماز طلبكار نمي شيم . كمترين وظيفه ماست كه تازه اين رو هم خوب انجام نمي ديم !
مستحبه دستها رو ( مردها ) بر رانها بذاريم . يعني دقيقاً مثل غلام و برده اي در خدمتگذاري حاضريم ! خدا كنه كه راست بگيم . و بعد نماز رو شروع مي كنيم :
تكبيره الاحرام :
الله اكبر ! يعني : خدا بزرگتر است . از چي ؟ امام صادق (ع ) فرموده اند : الله اكبر ان يوصف بزرگتر از آن است كه بشود وصف كرد .
هنگام تكبيرالاحرام مستحبه دستها رو تا كنار گوشها بالا ببريم و به سمت پشت سر پرتاب كنيم . خب اين چه كاريه ؟! دقت كنيد ! تمام اين حركات براي اينه كه : آقا ! قلبمون متوجه اون چيزي بشه كه داريم مي گيم .
من الان اگر موقع صحبت كردن همين جوري بشينم رو به روي شما و خيلي عادي و يا بدون تكون دادن دست و بدون ايماء و اشاره ، صحبت كنم ، اين يه صحبت كردن عادي و بدون تخصص و فن هست . اما اگر نكات مهم رو بلندتر بگم ، و بعضي از نكات رو يواشتر بگم ، به دستم حركت بدم و خلاصه قوانين خطابه رو رعايت كنم اين خيلي بيشتر تأثير مي ذاره . پس اين حركات هنگام سخنراني براي اينه كه شما مطلب رو بهتر بفهميد . حالا در نماز هم اگر حركت دست رو انجام ميدي ، خم مي شي ، مي شيني و . . . در حقيقت براي اينه كه معاني نماز رو بهتر بفهمي . وقتي با اين حركت تكبير مي گي يعني هر چيزي رو غير از خدا نفي مي كني و به پشت سر مي اندازي . علماي اخلاق مي فرمايند اين تكبير الاحرام درحقيقت دوري جستن و تبري از شرك افعالي است . يعني اثبات توحيدافعالي ، در قرائت هم همين مد نظر هست . يعني قدرت مطلق خداست . همه كارها به دست خداست و هيچ قدرت ديگه اي در اين امر مؤثر نيست .
بعد به قرائت نماز مي رسيم ، حمد و توحيد ! اين حمد و توحيد و تفسير اون بسيار كار داره و من در مقام تشريح اون نيستم . در قرائت معناهاي زيادي طرح مي شه كه بعضي از اونها رو قبلاً جداگانه توضيح دادم و برخي رو هم انشاءالله بعدها توضيح مي دم . مباحثي مثل شكر ، معاد ، توكل ، صبر ، رضا و توحيد و . . . كه همه اينها در قرائت مطرح مي شن . فعلاً از اين بحث مي گذريم . مي ريم سراغ ركوع .
بعضي ها مي گن : آقا ! اين ركوع ديگه چه صيغه ايه ؟! چرا آدم رو بين زمين و هوا نگه مي دارن ؟! ببين عزيز من ! اين ركوع كه ما مسلمونها داريم بر چند چيز دلالت داره : اول اينكه آقا مسلمون پله پله جلو مي ره ، از ايستادن يه مرتبه به سجده نمي ره ، اينطوري شايد افراط باشه ، مسلمون حد وسط رو رعايت مي كنه . دوم اينكه نمازگزار با اين ادبش براي به خاك افتادن و سجده كردن ، صلاحيت پيدا مي كنه . سوم اينكه علماء مي فرمايند : با اين تعظيم و ابراز خضوع كه در حقيقت دستور قرآن هست : فسبح باسم ربك العظيم در حقيقت ما توحيد صفاتي رو اثبات مي كنيم . و مي گيم : مظهر همه خوبيها و عظمتها فقط خداست . مي فرمايند : در ركوع با اين تعظيمي كه انجام مي ديم ، مستحبه ، پشت مون رو استوار نگهداريم . يعني در خضوع هم بدون انحراف باشيم و سر رو آماده نگاه داريم . يعني با سر و جان خودمون در خدمتيم و تسليم محضيم .
بعد از ركوع دوباره مي ايستي و تكبير مي گي و ذكر : سمع الله لمن حمده رو بيان مي كني . خب چرا از ركوع به سجده نمي ريم و اول بالا مي يايم ؟ مي فرمايند : اين ايستادن به اين معناست كه بعد از اينكه در بارگاه عظمت خداوند متعال ، تعظيم كردي و خودت رو كوچك كردي ، تواضع به خرج دادي ، خدا تو رو بالا مي بره . جلوي خلق با عظمت
مي شي . من تواضع لله، رفعه الله دوباره تكبير مي گي . ( نفي شرك صفاتي ) يعني هيچ كس غير از خدا نمي تونه من رو بالا ببره .
بعد از آن به خاك مي يوفتي . اين سجده نزديكترين حالت ارتباطي بين خدا و مخلوق و مقام بعد از ركوع هست . در سجده از نظر توحيدي به توحيد ذاتي مي پردازيم . اين مسأله كه در هر ركعت دو سجده بايد خونده بشه وهر دو با هم يك ركن هست رو حضرت علي ( ع) اين طوري توجيه فرمودند : سجده اول يعني از خاك بوده ام ، وقتي سر از سجده بلند مي كني ، يعني از خاك برخواسته ام . سجده دوم يعني دوباره به خاك برمي گردم و وقتي دوباره بلند مي شوي ، يعني دوباره از خاك برخواهم خواست . اوج نماز اين سجده است . تاكيد شده در سجده دعا كنيد و تضرع كنيد ، سجده هاي طولاني داشته باشيد .
مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي مي فرمايند : از استادم مرحوم آخوند ملاحسينقلي همداني ، عارف جليل القدر ، سؤال كردم كه آقا چه كنيم تا نجات يابيم ؟ ( دقت كنيد ، هم سؤال كننده آدم بسيار بزرگيه و هم كسي كه جواب مي ده ، پس جوابي كه داده مي شه براي ما خيلي مفيده ) فرمودند : من در تعالي انسان و بخشش گناهان هيچ چيز را مانند مداومت بر سجده هاي طولاني و ذكر يونسيه نديده ام دقت كنيد : اول اينكه بايد بر سجده هاي طولاني مداومت داشت . نمي گم سجده هاي 2 ساعته داشته باشيد ! نه ، از پنج دقيقه سجده در شبانه روز شروع كنيد . خيلي هم سخت نيست . دوم : ذكر يونسيه ، همون ذكري كه حضرت يونس (ع) در دل ماهي به خداوند عرض كردند و نجات پيدا كردند : لا اله الا انت . سبحانك اني كنت من الظالمين يعني اينكه خدايي غير تو نيست . تو از هر بدي منزه و پاك هستي . اين من هستم كه به خودم ظلم كردم . خدايا ! تو غير از خوبي براي من نمي خواي . هرچه مي كشم از دست خودم و گناهان خودم مي كشم .
اما سلام نماز . چرا سلام ؟ مگر سفر بودي ؟ بله در حقيقت نماز يه سفره . حضرت امام ( ره) مي فرمايند : سلام نماز ، سلام انساني هست كه از سفر معراج برگشته . عرفا مي گن : تحول و بازگشت از فنا به هوشياري هست . يا مي گن : بازگشت از وحدت به كثرت هست ، خب اينها جاي توضيح داره كه الان براي شما زوده .
اولين سلام رو به پيغمبر (ص) مي دي . چرا كه خودشون فرمودند : نحن الاولون السابقون
بعد سلام بر خودت مي دي . بر خود جديدي كه حالا بعد از نماز جزء صالحين شدي و بعد سلام بر تمام حاضرين . روايت مي فرمايد : مخاطب عليكم در سلام سوم ، تمام انبياء و شهدا كه حاضرند مي باشند .
موانع به پا داشتن نماز مقبول
يعني راههاي دفع موانع حضور قلب و توجه به معاني و مسائلي كه امروز گفتيم ، ببينيد اين تشتت حواس و خيال دو دليل داره . يكي دلائل خارجي مثل محيط ، سروصدا ، راديو ، هوا و . . . و دومي پرواز خيال به جاهايي كه حواس رو پرت مي كنه . اما علاجش چيه ؟ ما دو راه علاج داريم . يكي علاج موقت و دوم علاج دائم . اما علاج موقتي : مي تونيم در جاي تاريك نماز بخونيم يا براي تمركز بيشتر چشم مون رو ببنديم . با تمرين و مهارت هم مي شه تمركز كرد به شرطي كه مايل باشيم . حتي در مسائل مادي و شيطاني ، ساحرها و مرتاض ها با تمركز به مقاماتي مي رسند .
اما علاج قطعي : اول اينكه حب دنيا رو از دل خارج كنيم . حالا اين كه حب دنيا چيه و چه طوري بايد خارج بشه رو
ان شاء الله در جاي خودش بحث مي كنيم . ديگه اينكه حب نماز رو در دل خودمون تقويت كنيم . در اين راه ياد مرگ خيلي مؤثره .
جبران نماز :
امام صادق (ع) در جمعي فرمودند : از هر نمازي آن مقدار كه قبول مي شود ، بالا مي رود اصحاب پرسيدند آقا پس ما هلاك شديم ؟ حضرت فرمودند : خير ، بلكه بر شماست كه با مستحبات و نماز هاي مستحبي و نوافل اين كمبود ها را جبران كنيد .
ما بايد اين نماز هامون رو به مستحبات زينت بديم . ذكرهاي اضافي ، قنوت طولاني ، تسبيحات حضرت زهرا (س)كه در روايت اون رو برتر از هزار ركعت نماز مستحبي مي دونن . و البته سرّش اينه كه مربوط به حضرت زهراست ، گرچه كمه . نمازهاي نافله در كتب فقهي و اخلاقي و مفاتيح اومده . اما دو تا نماز نافله است كه من روش تأكيد زيادي دارم : يكي نماز وتيره ( دو ركعت نماز نشسته بعد از نماز عشاء كه بسيار ساده و مختصر هست و مثل نماز صبحه ) و نافله ديگه اي كه خيلي تاكيد شده و حتي براي پيامبر (ص) واجب بوده ، نماز شب هست .
نماز شب :
به نيمه شب كه همه مست خواب خوشند من و خيال تو و ناله هاي درد آلود
امام صادق (ع) مي فرمايند : ان روح الايمان ثلاثه : التهجيد با لليل و الافطار الصائم و لقاء الاخوان
ايماني كه با شهادتين جاري مي شه روحي داره كه از سه قسمت تشكيل شده . ( يعني اگر اين روح نباشه ، ايمان جسم مرده اي بيشتر نيست ) اول : التهجيد بالليل ( شب زنده داري ) الافطار الصائم ( افطار روزه دار ) و لقاء الاخوان
( ديدار برادران ) بايد از حال همديگه خبردار باشيم . انسان باشيم ، نه اينكه مثل حيوون ها ، فقط در رفع حاجات از هم استفاده كنيم . به درد يكديگه برسيم . مونس و غمخوار هم باشيم .
بنـي آدم اعضاي يكديگرنـد
چـو عضوي بدرد آورد روزگار
دگـر عضـو ها را نـماند قرار
كه در آفرينش ز يك گوهرند
دگـر عضـو ها را نـماند قرار
دگـر عضـو ها را نـماند قرار
اما قسمتي كه مورد بحث ماست : التهجيد بالليل ، شب زنده داري . نماز شب ! يعني : وجه افتراق بين مؤمن و عاشق . يعني : تجلي نور عشق در دل تاريكي شب . نماز شب يعني : خلوت دلخواسته با معشوق . نماز شب يعني : نجواي شبانه با خالق . نماز شب يعني : درد دل كردن هر تنهايي با مونس خود . يعني : ملاقات عاشقانه دل و دلدار .
هر كس در تاريخ بشريت در معنويت به جايي رسيده ، حتماً انسي با مناجات نيمه شب داشته . به قول حافظ : هر چه
مي دهند ، در سحر مي دهند و به قول يكي از بزرگان اگر دنيا مي خواهي نماز شب بخوان ، اگر آخرت را هم مي خواهي نماز شب بخوان .
اونقدر روايت و تاكيد بر نماز شب داريم كه اگر بخوايم بهش بپردازيم خودش كتابي جداگانه مي شه . دواي همه دردها و غصه ها وغم ها و اوج سبك باليها در همين مناجات شبانگاهي است .
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
دقت كنيد در اين روايت :
قال الصادق (ع) : ابغض الخلق الي الله : جيفه بالليل و ابطال بالنهار .
مي دونيد خدا در جهان از كداميك از بندگان بيشتر بدش مي ياد ؟ الله اكبر ! چقدر عجيبه ! امام صادق (ع) مي فرمايند از كساني كه روزهاشون رو به بطالت و وقت گذراني مي گذرونند و شبها هم مثل حيوانات و لاشه مرداري در بستر
مي يوفتن .
خدا ما رو ببخشه . چقدر روايت داريم در مورد خوابيدن در زير خاك و تاريكي قبر و فقط همين نماز شبه كه ما رو از همه اينها نجات مي ده . آيا اين چند ساله اي كه مهلت داريم كار مي كنيم ؟ اگر من و توي شيعه اثني عشريِ انقلابي و حزب اللهي توي جمهوري اسلامي به اين روايت ها عمل نكنيم ، پس كي عمل كنه ؟! اينها رو براي كي آورده اند ؟ !
ياد كنيم روزهاي تنهايي رو ، روزهايي رو كه محتاج اين نمازها هستيم ، ياد كنيم روزهاي تاريكي و حسرت رو . كاري كنيم كه فردا كمتر حسرت بخوريم . امام صادق (ع) مي فرمايند : بياد آور وقتي كه بند از بندت در زير خاك جدا مي شود و دوستاني كه اينقدر سنگشان را به سينه مي زني از نزد تو مي روند وتو را تنها ميان خاكها رها مي كنند . بياد آور كه كرمها از بيني ات خارج مي شوند و گوشتهايت را مي خورند .
بله ، تنها چيزي كه ما رو تنها نمي ذاره ، همين طاعات و عبادات هست . همين نماز شبه . فكر كنيد ! حتي احتمال خطر هم آدم عاقل رو به فكر مي اندازه .
اما اين نماز شب چه كارها كه نمي كنه ؟! ، من در اهميت اين مطلب فقط حديثي رو نقل مي كنم و مطلب رو تمام مي كنم .
خيلي روايت عجيبيه ، تا جايي كه من ديده ام براي هيچ عمل مستحبي اينقدر محسنات و فوائد ذكر نشده . هر جايي كه بگي اين نماز شب به درد مي خوره . به حديث دقت كنيد :
قال الصادق (ع) : صلاه اليل الوجه و تحسن الخلق و تطيب الريح و تدر الرزق و تقضي الدين و تذهب بالهم و تجلو البصر
صلاه اليل مرضاه للرب و حب الملائكه و نور المعرفه و اصل الايمان و راحه البدان و كراهه الشيطان و واجبه الدعاء و قبول الاعمال و شفيع بين صاحبها و بين الملك الموت و سراج في قبره و فرش تحت جنبه و جواب علي منكر و نكير و مونس و زائر في قبره الي يوم القيامه .
فاذا كان يوم القيمه كانت الصلوه ظلا فوقه وتاجا علي راسه و لباسا علي بدنه و نورا يسمعي بين يديه و سترا بينه و بين النار و ثقلا في الميزان و جوازا علي الصلوه و مفتاحا للجنه .
صورت را زيبا و نو راني مي كند . اخلاق را نيكو مي گرداند . ( اينها يعني محبوبيت دادن به انسان ) روزي را زياد مي كند . ظاهرت را آراسته مي كند و فقر را از تو دور مي گرداند . قرضهايت را ادا مي كند . ( يعني كمك اقتصادي هم مي كنه ) ناراحتيها را بر طرف مي كند . ( مگر غير از اين است كه رفعت و محبو بيت دست خداست ؟ روزي دست خداست و بر طرف كننده غمها خداست . خدا مي گه : راهي كه اينها رو انجام بدم نماز شبه )
در ادامه حضرت مي فرمايند : نماز شب موجبات رضايت خدا را فراهم مي كند . نمازشب باعث مي شود كه انسان در ميان ملائكه هم به جايگاهي از شهرت و محبوبيت برسد . ( حتي ديگه ملائكه هم دوستش دارند ) معرفت را به انسان
مي بخشد . ( يعني خدا شناسي رو از راه محبت ) اصل ايمان است و موجب فراري دادن شيطان است . نماز شب موجبات استجابت دعا را فراهم مي كند . نماز شب واسطه ايست كه اعمال ديگر انسان را هم قبول كنند .
( تا اين جا كارهايي هست كه نماز شب براي دنياي ما انجام ميده . اما از لحظه مرگ و در اوج تنهايي ها تازه كارايي نماز شب بيشتر مي شه ) حضرت مي فرمايند : نماز شب در موقع جان دادن ، در نزد عزرائيل ما رو شفاعت مي كنه تا آسون جان بديم . وقتي سنگ لحد رو چيدن و قبر تاريك شد ، نماز شب چراغي روشن براي قبر ماست ، فرشي و بستري است در قبر براي آرامش ما . خب اين از اول قبر . بعد چي ؟ هنوز هم نماز شب بدرد مي خوره ! جواب نكير و منكر رو هم اون مي ده . تا روز محشر در قبر مونس و پر كننده تنهايي ماست .
اما در روز محشر . نماز شب مانند تاجي از نور بر سر مؤمن مي درخشد و او را زبان زد مي كند . در هنگام ميزان يكي از اعمال سنگين ومورد قبول در كفه ترازوي اعمال ماست . و اين مورد كه مربوط به بحث ما هست : جواز كار رو هم
مي گيره و به قول معروف كار رو تموم مي كنه . مفتاحا للجنه كليد بهشت است .
مي بينيد ؟! از دنيا تا بهشت همه و همه رو نماز شب كمك مون مي كنه . با همه اين اوصاف ، حيف نيست اوقاتمون رو اين طوري به غفلت بگذرونيم ؟حيف نيست اين هديه الهي رو به اين شكل مطرود و فراموش شده رها كنيم ؟
واقعاً چقدر خدا اين بحث شب زنده داري و نماز شب رو براي ما آسون گرفته ! كيفيت نماز شب رو به اين شكل فرمودند : چهار تا نماز دو ركعتي به نيت نماز شب ، دقيقاً مثل نماز صبح هست . بعد از اون دو ركعت نماز شفع كه ركعت اول سوره فلق و ركعت دوم سوره ناس ، به جاي توحيد خونده مي شه ، وقتي نماز شفع تمام شد ، يك نماز يه ركعتي به نام وتر ، خونده مي شه به اين نحو كه حمد و سه سوره قل هوالله ، فلق و ناس رو مي خونيم و در قنوت هفت بار مي گيم :
هذا مقام العائذ بك من النار ( يعني : اينجا مقام ـ جاي ـ كسي است كه از آتش جهنم به تو پناه آورده ) بعد ، 300 بار
الهي العفو 70 مرتبه استغفر الله و بعد براي چهل نفر مؤمن طلب آمرزش مي كنيم و بعد هم دعاها و حاجاتمون رو مي گيم و به ركوع مي ريم ، بعد هم سجده و سلام نماز . كلاً اين نماز شايد نيم ساعت طول بكشه . تازه مي توني در قنوت نماز وتر اينها رو هم نگي كه طولاني نشه . آسون تر اينه كه فقط سه ركعت بخوني . يعني دو ركعت شفع و يك ركعت وتر رو و باز هم آسون تر اينه كه اگر حال نداري فقط از خواب بلند بشي و وضو بگيري و دوباره بخوابي ! حتي از اين هم آسونتر اينكه فقط نيمه شب توي رختخواب بيدار بشي و يك يا الله بگي و يا طلب عفو كني و بخوابي !
خلاصه ارتباط شبانه ات قطع نشه . حالا هر كه بامش بيش ، برفش بيشتر !! شما هم اگر مي خوايد شروع كنيد از كم شروع كنيد تا ان شاء الله خدا توفيق بده و عشق و محبت شما رو بيشتر كنه . خلاصه كلام اين كه : مواظب باش ! جيفه بالليل نشي ! همين . خدا ان شاء الله ما رو از مصلين قرار بده . ما رو از محبين قرار بده و خودش ما رو توفيق بده .
خاتمه : تمام اينها رو گفتم . در آخر بايد يه تذكر هم بدم ، اون هم اينكه اينها باعث كبر و غرور تو نشه . با يه شب نماز شب خوندن توقع نزول ملائكه رو نداشته باشي ! ما عمل رو براي خدا انجام مي ديم نه براي رسيدن به دنيا . فكرنكن ديگه با نماز شب خوندن از فردا مثل قرص ماه مي درخشي ! نه . ما فقط وظيفه كوچيك خودمون رو عمل مي كنيم . اين كه چي بشه ديگه كار خداست .
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن
كه خواجه خود روش بنده پروري داند
كه خواجه خود روش بنده پروري داند
كه خواجه خود روش بنده پروري داند
والسلام .
وصلي الله علي سيدنا محمد و آل محمد