آيةاللّه جوادي آملي الحمدلله رب العالمين وصلّي اللّه علي جميع الأنبياء والمرسلين والائمة الهداة المهديّين سيّما خاتمالأنبياء و خاتم الأولياء بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء الي اللّه.
فصل اول
حكمت متعاليه و حكيم متألّه1ـ همانطور كه عنصر اصلي حكمت متعاليه را برهان، عرفان و قرآن تشكيل ميدهد، گوهر اصيل حكيم متألّه را تحقّق به امور ياد شده ميسازد، به نحوي كه اين امور به منزله صورت نوعيه و فصل مقوّم او باشند، و به همان جهت كه حكمت متعاليه رئيس همه علوم است1، حكيم متألّه نيز سيّد علماء ميباشد، زيرا «قيمة كلّ امرءٍ ما يُحْسِنُه»2.كسي كه اهل برهان يا عرفان و يا قرآن نيست و يا اين امور براي او به صورت حال است نه ملكه و به نحو عرضي است نه ذاتي، هرگز حكيم متأله نخواهد بود.2ـ نشانه حال يا ملكه بودن و علامت عرض وجودي يا ذاتي بودنِ امور ياد شده براي كسي همانا تخلّف و اختلاف در طرز تفكّر و ناهماهنگي در مباني علمي او ميباشد. و اگر براي نيل به مطالب ماوراءالطبيعه، فطرت دوم و ميلاد ثاني لازم است، براي وصول به معارف حكمت متعاليه، مانند اتحاد عاقل و معقول نيز فطرت سوم و ميلاد ثالث لازم خواهد بود3.چون اين معارف نزد ارباب شريعت به ايمان و پيشگروهي از پيشوايان علوم رباني به حكمت الهي ناميده ميشود4، حكيم متألّه همان مؤمن حقيقي است، چه اينكه مؤمن واقعي حكيم متأله ميباشد.3ـ تنها راه وصول به اين مقام منيع همانا حركت جوهري روح در مسافتهاي اسفارِ چهارگانه است. كسي كه تحوّل جوهري او به سمت بهيميّت يا سبعيّت يا شيطنت است نه فرشته شدن، و يا با اينكه سير جوهري او به طرف فرشته شدن ميباشد ليكن از ادامه راه محروم مانده و به بعضي از مراتب آن اكتفا نموده، حكيم متأله كامل نخواهد بود.4ـ نشانه كمال حكمت متعاليه و تمام اين نعمت براي حكيم متأله همانا جمع بين غيب و شهود و استيفاء هر يك از آنها و عدم احتجاب به هيچ كدام از ديگري است. و مصداقِ كامل آن، انسان متعاليِ معصومي است كه ميگويد: «سلوني قبل أن تفقدوني فانّي بطرق السماء أعلم منّي بطرقالأرض»5.5ـ سرّ آن كه انسان كامل، به غيبِ جهان آگاهتر از شهود آن ميباشد اين است كه مرتبه غيب از مرتبه شهادت كاملتر است و انسان متعالي به اكمل مشتاقتر ميباشد، و پيروان وي نيز هر كدام به نوبه خود سالك همين كوي خواهند بود و هرگز به مادون معارف الهي بسنده نميكنند و در توزيع6 «قد علم كلّ أُناسٍ مشربهم»7 از هيچ مشربي جز كوثر حكمت متعاليه سيراب نميشوند.