تصويري از سفر چهارمصدرالمتألهين(قدس سره)1ـ پنجمين مرحله حيات معقول صدرالمتألهين(قدس سره) همان دوران سپري نمودن سفر چهارم آن حكيم متأله ميباشد كه با تأليف و تدريس اشتغال يافت ليكن در صحابت حق، زيرا مصداق بارز (وجعلنا له نورا يمشي به فيالناس)89 شد.در اين مرحله آنچه را بطور اجمال يافته بود به نحو تفصيل شكوفا كرد، و اگر تفاوتي در طيّ دوره اين سفر پديد آمده باشد، چيزي نيست كه بتوان آنان را در طول مراحل ديگر قرار داد، زيرا مراتب طولي با سفر چهارم به پايان ميرسد، گرچه اجزاء يك مرحله نسبت به يكديگر امتيازي خواهند داشت.گرچه كتابهائي كه از آن حكيم بزرگ بجا مانده است، يكسان نيست؛ زيرا بعضي از آنها به سبك حكمت مشّاء تدوين شده است، همانند تعليقات بر شفا و شرح هداية، ليكن در همان كتابها هم تلويحا به مباني خاص خود اشاره ميكند؛ حتي در شرح هدايه90 كه ظاهرا قبل از بسياري از كتابهاي ديگر نوشته شده است و همچنين در كتاب مبدأ و معاد كه ظاهرا قبل از سائر كتابهاي معروف نوشته شده ـ زيرا در آن تصريح به چهل سالگي خودش ميكند91 ـ به برهان عميق اتحاد عاقل و معقول اشاره ميكند كه در سن پنجاه و هشت سالگي بر وي افاضه شده92 و ادراك آن گذشته از نيل به فطرت دوم و ميلاد ثاني، مستدعي فطرت سوم ميباشد.از اين رهگذر ميتوان گفت صِرفِ نام بردن كتابي در اثناء تأليف كتاب ديگر، اماره قطعي بر تقدّم زمان تأليف آن نامبرده شده نيست، زيرا افزايش يا كاهش بعد از تأليف، محتمل است.به عنوان مثال، در شرح هدايه ميگويد:«ولبعض الفقراء ... مندوحة ... حيث حقّق و قرّر في كتبه...»93.يعني من اين مطلب را در كتابهاي خود تحقيق و تقرير نمودم.2ـ به هر تقرير آنچه از نوشتههاي صدرالمتألهين (قدس سره) در طيّ دوران اخير عمر پربركتش بر ميآيد اين است كه به مقاطع اين دوره در چند كتابش اشاره ميكند:الف ـ دوران چهل سالگي كه در مبدأ و معاد آمده است.94ب ـ دوران چهل و اندسالگي كه در تفسير آيةالكرسي آمده است95:«وانّي مارأيت في مدة عمري هذه وقد بلغ سِنوه الي نيف وأربعين من عنده خبر من علم الآخرة علي وجه يطابق قرآن والحديث».ج ـ دوران پنجاه سالگي كه در مفاتيحالغيب در حالي كه به شصت سالگي رسيده بود از آن نام ميبرد: «وقد أدركنا قبل هذه بعشر سنين وقد بلغ سنّي خمسين»96.د ـ دوران پنجاه و هشت سالگي كه تاريخ افاضه برهان اتحاد عاقل و معقول ميباشد:«تاريخ هذه الافاضة كان ضحوة يومالجمعة سابع جمادي الأولي لعام سبع و ثلاثين بعد الألف منالهجرة وقد مضي من عمر المؤلّف ثمان و خمسون سنّة قمرية، منه (رحمهاللّه)97.ه·· ـ دوران شصت سالگي كه قبلاً از مفاتيح الغيب نقل شد98.و ـ دوران شصت و پنج سالگي كه در شرح حديث هفتم از باب «الكون و المكان» اصول كافي راجع به دوام فيض و عدم انقطاع آن در عين حدوث زماني عالم چنين ميگويد: