زاجركسى كه با فرياد شتر را ميراندشولشترى كه شيرش كم شده و پستانش بالا كشيده شده استارتبكوارد و بند شدمفرطيناشخاص قصوركننده در اطاعتحثثتمتشويق و تحريك شدهايدتبعةنتيجه بد و كيفر كار بدمتركجاى ترك و فروگذارىمرغبجاى رغبت و علاقهتفحصبحث و تفتيش مىشودتشيبپير مىشودرصدمراقب و نگهبانعيونجاسوسهالا يكنپنهان نمىكندرتاجدر بزرگبرزتمآشكار شديدزاحتبرطرف شد
خطبه 156
هجعةخواب شبانهانتقاضباز شدن چيز محكمترحةغصه و ناراحتىاولجواداخل كردندعاذرعذر آورندهاصفيتمصاف و خالص كرديدصبرماده تلخى استمقرزهرزواملشترهائى كه به آنها طعام و چيزهاى خوردنى بار ميكنندنخامةاخلاط سينه، تنخم: