اجلبلشكر كشى نمودثارتقيام نموده استعبدانغلامان جمع عبدالتفتقاطى شده، منضم گشتهخلالكمميان شماينديسومونمعامله و رفتار ميكننديهدأخاموش و آرام مىشودمسمحةبراحتى و آسانىتضعضعويران ميكند، بحركت مىآوردمنةبضم ميم، قدرت و قوهوهنضعف و سستىآخر الدواء الكىآخرين علاج و مداوا داغ نهادن است
خطبه 167- 168
مبتدعاتچيزهاى نوآور، بدعتهامشبهاتچيزهائى كه شبيه بحق شدهاندملومةسرزنششده از ملامت استمستكرهمجبور شدهيأرزبر مىگردد، كشيده مىشودتمالئوااتفاق نمودهاند، همديگر را يارى كردهاندفيالةضعف و سستىافاء اللّهخدا بر گردانده و غنيمت دادهنعشرونق دادن، بالابردنرائدكسى كه براى پيداكردن محل با آب و علف پيش قافله مىرودمساقط الغيثجاهائى باران افتاده، باران باريده