خطبه 191 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ردهةشكافى در كوه، شيطان ردهه عبارتست از ذو الثديه رئيس خوارجصعقةغشى نمودن در اثر صيحه، يا خود صيحه هولناكوجبةاضطراب قلبكرةحمله و بازگشت براى حملهاديلندولت را از ايشان مىگيريمتشذرمتفرق شدنكلاكلسينهها منظور بزرگان استنواجم القرونشاخهاى رويندهيكنفنيمرا پناه مىداديشمني عرفهمىبوياند بمن بوى خوش خود راخطلةخطا و لغزش در كارفطيم و فصيلبچه جدا شده از شيرتجاورمجاورت و همسايهگى ميكردحراءنام كوهى است در نزديكى مكه كه رسول اكرم پيش از بعثت به آنجا براى خلوت و عبادت مىرفتاشممىبوئيدم، استشمام مىكردمرنةناله و صداى درماندگىتنقلعكنده شودعروقريشههاتفيئونبر مىگرديديطرحانداخته مىشودقليبچاه، منظور چاه بدر استدوىجنبيدن، صداى نرم و آهستهقصفبال شكنندهمرفرفةبال گشودهيعنوننيمرا قصد مىكردندعمارآباد كنندگان جمع عامرلا يعلونبلندى نمىكنندلا يغلونخيانت نمىكنندخطبه 191
تثاقلسنگينى نمود