عجيجناله نمودننينانجمع نون: ماهىغامراتپر موج: و پوشندهمعادبازگشت، محل بازگشتنجاحروا شدن حاجتمرامىمحلى كه انسان خود را به آنجا مىاندازدمفزعمحل پناه در موقع ترسدنسچرك و آلودگىغشاءپرده و پوششجأشاضطراب قلبدثارلباس بالائىمنهلراه براى برداشتن آبكربجمع كربة: غصه گلوگير كنندهمتالفچيزهاى تلف كنندهمكتنفةآنچه انسان را بميان گرفتهاوارحرارت آتشموقدةآتش شعلهور شدهصعابسختيهاانصابخسته شدنتحدبمهربان شد، برگشتنفوررم كردننضوببزمين فرو رفتن آب، كم بودن نعمتوبلتباران بشدت باريدارذاذكم و قطره قطره باريدن بارانعبدوارام كنيدمحادىدشمنى كنندگاناتاقپر از آب نمودمواتحجمع ماتح: كسى كه براى حوض آب مىكشدعفاءكهنه شدن، از بين رفتنشرايعجمع شريعة: راه آب برداشتنجذبريدنوعوثةنرمى زمين بطورى كه