خطبه 4 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

واژه های نهج البلاغه - نسخه متنی

عمران علیزاده‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جذب

كشيدن

خطبه 4

تسنمتم

سوار كوهان شديد، بالا رفتيد، از كلمه سنام است بمعنى كوهان شتر

علياء

حالت بلند و بالائى

انفجرتم

بصبح و فجر رسيديد، بروشنائى رسيديد

سرار

شبهاى آخر ماه كه تماما تاريك ميباشد

وقر

سنگين و كر شد، كرباد

واعية

دعوت، صداى منادى

نبأة

صداى مخفى و آهسته

اصمت

كر نموده است

ربط

بسته و محكم باد، بسته و محكم شده

جنان

قلب، دل

خفقان

طپش قلب

اتوسم

با علائم و نشانه‏ها درك ميكنم

جلباب

لباس بالا و گشادى كه بالاى لباسها مى‏پوشند مثل عبا

جواد

جمع جاده: راه بزرگ

مضلة

گمراه كننده، راهى كه انسان در آن گم مى‏شود

تحتفرون

از ماده حفر: چاه مى‏كنديد

لا تميهون

به آب نمى‏رسيد

عجماء

بى‏زبانها، منظور آيات قرآنى است

غرب

پنهان شد

لم يوجس

احساس ترس نكرد

دول

دولتها جمع دولت

لم يظمأ

تشنه نمى‏ماند، ظمأ: عطش

خطبه 5

عرجوا

خود را كنار كشيد،

/ 197