تسنمتمسوار كوهان شديد، بالا رفتيد، از كلمه سنام است بمعنى كوهان شترعلياءحالت بلند و بالائىانفجرتمبصبح و فجر رسيديد، بروشنائى رسيديدسرارشبهاى آخر ماه كه تماما تاريك ميباشدوقرسنگين و كر شد، كربادواعيةدعوت، صداى منادىنبأةصداى مخفى و آهستهاصمتكر نموده استربطبسته و محكم باد، بسته و محكم شدهجنانقلب، دلخفقانطپش قلباتوسمبا علائم و نشانهها درك ميكنمجلبابلباس بالا و گشادى كه بالاى لباسها مىپوشند مثل عباجوادجمع جاده: راه بزرگمضلةگمراه كننده، راهى كه انسان در آن گم مىشودتحتفروناز ماده حفر: چاه مىكنديدلا تميهونبه آب نمىرسيدعجماءبىزبانها، منظور آيات قرآنى استغربپنهان شدلم يوجساحساس ترس نكرددولدولتها جمع دولتلم يظمأتشنه نمىماند، ظمأ: عطش