كلام 217- 218 - واژه های نهج البلاغه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
آلمدردناكترحزبريدنشفارجمع شفرة: دم تيز شمشير و كاردشتتوامتفرق نمودندوثبواحمله نمودندعضوادندان فشردندكلام 217- 218
اكرهخوش نمىدارموترخون، انتقام، قصاصافلتتاز دست رفت و فرار كرداتلعواگردن دراز كردندوقصواگردن شكسته شدندابانآشكار نمودكلام 219
زورزيارت كنندگانخطرجايزهما افظعهچقدر دردناك استمدكرپند گرفتن اصلش متذكر بودتناوشوامىگيرند و اخذ ميكنندعديدشمارشخوتساقط و خالى شدجنابطرف، سمتاحجىعاقلانهتر استخاويةويران شده و فرو ريختهربوعمنازل و مسكنهاتطئونپا مىگذاريد، راه مىرويدترتعونمىچريد، چرا مىكنيدلفظواانداختهاندبواكىجمع باكية: گريه كنندهنوائحجمع نائحة: نوحهگرفراطجلو روندهگان، آنهائى كه جلو قافله مىروندحلباتجمع حلبة: اسب دواندن در مسابقهسوقجمع سوقة: رعيت